بِسْمِ اللَّهِ قاِصمِ الجَّبارینَ مُبیرِ الظّالِمینَ

نشانی:

ایران - تهران

برقراری ارتباط با ما از مسیرهای زیر :

۲۱ مطلب در ارديبهشت ۱۴۰۰ ثبت شده است

یَومُ الهَدْم

یَومُ الهَدْم

اگر دنیای اسلام علیه تخریب‌کنندگان بقیع قیام نمی‌کرد ...

«در کنار این، تلخی دیگری که وجود دارد، این است که در میان مجموعه‌ی مسلمانان و امت اسلامی کسانی پیدا شوند که با افکار پلید و متحجر و عقب‌مانده و خرافی خود، تجلیل از بزرگان و برجستگان و چهره‌های نورانی صدر اسلام را شرک بدانند، کفر بدانند؛ واقعاً این مصیبتی است. اینها همان کسانی هستند که گذشتگانشان قبور ائمه (علیهم‌السّلام) را در بقیع ویران کردند. آن روز که در دنیای اسلام، از شبه‌قاره‌ی هند گرفته تا آفریقا، علیه اینها قیام کردند، اگر اینها جرأت میکردند، قبر مطهر پیغمبر را هم ویران میکردند، با خاک یکسان میکردند. ببینید چه فکر باطلی، چه روحیه‌ی پلیدی، چه انسانهای بداندیشی، احترام به بزرگان را اینجوری بخواهند نقض کنند و هتک کنند و این را جزو وظائف دینی بشمرند! در آن وقتی که اینها بقیع را ویران کردند، این را بدانید؛ سرتاسر دنیای اسلام علیه اینها اعتراض کرد. عرض کردم؛ از شرق جغرافیای اسلام -از هند- تا غرب جغرافیای اسلام، علیه اینها بسیج شدند.
اینها به عنوان اینکه این کارها پرستش است، این اقدامهای خبیث را میکنند! رفتن سر قبر یک انسانی و طلب رحمت کردن برای او از خدای متعال، و طلب رحمت کردن برای خود در آن فضای معنوی و روحانی، شرک است؟ شرک این است که انسان بشود ابزار دست سیاستهای اینتلیجنس انگلیس و سی. آی. ای آمریکا و با این اعمال، دل مسلمانان را غمدار کند، آزرده کند. اینها اطاعت و عبودیت و خاکساری در مقابل طواغیت زنده را شرک نمیدانند، احترام به بزرگان را شرک میدانند! خود این، یک مصیبتی است. جریان تکفیرىِ خبیث که امروز در دنیای اسلام به برکت برخی از منابع مادی، متأسفانه پول و امکانات هم در اختیار دارند، یکی از مصائب اسلام است.» بخشی از بیانات امام خامنه ای مدظله العالی در دیدار دست اندرکاران برگزاری انتخابات‌ (۱۳۹۲/۰۲/۱۶)

به نقل از ویکی شیعه: سالروز تخریب بقیع را یَومُ الهَدْم (روز تخریب) گفته اند. وهابیان پس از محاصره مدینه در سال ۱۳۴۴ق، قبرستان بقیع و بقعه‌های آن را تخریب کردند؛ از جمله بارگاه امام حسن(ع)، امام سجاد(ع)، امام باقر(ع)، امام صادق(ع). وهابیان دو بار، ابتدا در ۱۲۲۰ق و سرانجام در ۱۳۴۴ق با اتکا به فتوای ۱۵ تن از مفتیان مدینه، مبنی بر ممنوعیت اجماعیِ ساختن بنا بر روی قبور و لزوم تخریب قبور، به ویران کردن اماکن و بقعه‌های بقیع پرداختند. تخریب بقیع، واکنش مردم و عالمان بسیاری را در ایران، عراق، پاکستان، شوروی سابق و... برانگیخت. دولت وقت ایران، در واکنش به تخریب اماکن مقدس مسلمانان، یک روز عزای عمومی اعلام کرد و در پی آن، به رسمیت شناختن کشور تازه‌ تاسیس سعودی، سه سال به تعویق افتاد.

رویدادهای منجر به تخریب 

وهابیان در صفر ۱۳۴۴ قمری به مدینه حمله کردند. در این حمله، خسارت‌هایی به حرم نبوی و اماکن مذهبی وارد شد. وهابیان در صفر ۱۳۴۴ قمری به مدینه حمله کردند. در این حمله، خسارت‌هایی به حرم نبوی و اماکن مذهبی وارد شد. هفت ماه بعد، در رمضان ۱۳۴۴ق، شیخ عبدالله بن بُلَیهد (۱۲۸۴-۱۳۵۹ق) که از سال ۱۳۴۳ تا ۱۳۴۵ق، قاضی القضات مکه بود، وارد مدینه شد و با استفتائی از مفتیان مدینه، حکم تخریب قبور را دریافت کرد. بدین ترتیب در هشتم شوال ۱۳۴۴ق، بقعه‌های بقیع تخریب شد.

در سال ۱۲۲۰ق، وهابیان پس از یک سال و نیم محاصره و در نتیجه شیوع قحطی در مدینه، شهر را به دست گرفتند. بنابر منابع موجود، سعود بن عبدالعزیز، پس از تسلیم شدن مدینه، همه اموال موجود در خزانه‌های حرم نبوی را توقیف کرد و همچنین دستور ویران کردن همه بناها و گنبدهای مدینه و از جمله قبرستان بقیع را صادر کرد. بر همین اساس، بارگاه چهار امام شیعه و همچنین گنبد منسوب به حضرت فاطمه(س) که بیت الاحزان خوانده می‌شد، در حمله نخست وهابیان در سال ۱۲۲۰ق از میان رفت، و یا دچار خسارت جدی شد.
پس از این رخداد، دولت عثمانی، لشکری را برای تصرف مدینه و بازپس‌گیری آن از وهابیان فرستاد و در ذی‌الحجة ۱۲۲۷ق، حکومت بر مدینه را پس گرفت. بر همین اساس، محمود دوم، سی‌امین سلطان عثمانی، در سال ۱۲۳۴ق دستور بازسازی بارگاه‌ها را صادر کرد.
وهابیان بار دیگر در صفر ۱۳۴۴ق به مدینه حمله کردند. در این حمله، خسارت‌هایی به حرم نبوی و اماکن مذهبی وارد شد. هفت ماه بعد، در رمضان ۱۳۴۴ق، شیخ عبدالله بن بُلَیهد (۱۲۸۴-۱۳۵۹ق) که از سال ۱۳۴۳ تا ۱۳۴۵ق، قاضی القضات مکه بود، وارد مدینه شد و با استفتائی از مفتیان مدینه، حکم تخریب قبور را دریافت کرد. بدین ترتیب در ۸ شوال ۱۳۴۴ق، بقعه‌های بقیع تخریب شد. بر اساس اسناد موجود، پس از تخریب، ملک عبدالعزیز، پادشاه عربستان، در نامه‌ای به تاریخ ۱۲ شوال ۱۳۴۴ق خطاب به عبدالله بن بلیهد، اقدامات وی در این باره را تحسین کرد.

تخریب اماکن مقدس مسلمانان در مکه و مدینه، و مخصوصا تخریب بقیع، از همان ابتدا اعتراضات گسترده‌ای را در میان شیعیان برانگیخت. عالمانی مانند سید ابوالحسن اصفهانی، شیخ محمد خالصی، و سید حسن مدرس، به تخریب بقیع واکنش نشان دادند و خواستار برخورد قاطع با عوامل تخریب قبور اماکن مقدس شدند. سید حسین طباطبایی قمی، مشهور به آیت الله قمی نیز از جمله مراجع شیعه بود که تا سال‌ها پس از تخریب قبور بقیع، به دنبال بازسازی قبور ائمه در بقیع بود و وزارت خارجه ایران برای تأمین خواسته وی، به مذاکره با دولت عربستان سعودی پرداخت.
مسلمانان ساکن در نقاط مختلف اتحاد جماهیر شوروی سابق، و همچنین مسلمانانی از کشورهای ترکیه، افغانستان، چین و مغولستان، با ارسال پیام‌هایی خواستار حفظ و حراست از اماکن مقدس در مکه و مدینه شدند.
در سال ۱۳۰۴ش، دولت ایران با صدور بیانیه‌ای، شنبه ۱۶ صفر ۱۳۴۴ق (۱۴ شهریور ۱۳۰۴ش) را عزای عمومی اعلام کرد و بدین ترتیب، مردم در تهران به برگزاری مراسم سوگواری پرداختند. برخی منابع، از برگزاری اجتماعی چندین ده‌هزار نفره در اطراف دروازه دولت تهران خبر داده‌اند که در اعتراض به اهانت وهابیان به اماکن مقدس مدینه برپا شده بود. (در ویکی شیعه بیشتر بخوانید)

 

بشکند دستی که ویران کرد این گلخانه را
درعزا بنشاند او ، شمع و گل و پروانه را
بشکند دستی که هتک حرمت این خانه کرد
شیعه را سوزاند و خون در قلب صاحبخانه کرد
درون قلب جهان ، انقلاب گشته بیا
نفس ، بدون تو همچون عذاب گشته بیا
نظاره کن به فرا سوی مدینه و ببین
حرم به دست حرامی خراب گشته بیا
این گلستان نبیّ بار دگر ویران شده
چشمهای منتقم ، بار دگر گریان شده
بعد تخریب بقیع و این ستم در آن دیار
گشت روشن ، از چه قبر فاطمه پنهان شده

شعر از: آیت الله محمد حسین بهجتى (شفق)

۰ نظر
تصمیم نهایی

تصمیم نهایی

موسوی خوئینی ها در نامه ای که در ۲ مهر ۱۳۹۹ در کانال تلگرامی اش منتشر کرد خطاب به جبهه اصلاحات چنین نوشت:
بخشی از متن نامه در خبر آنلاین: «... گفته می‌شود یکی از علل عدم مشارکت بعضی گروه‌ها و برخی فعالان سیاسی رفتار ناصواب نهادهای مسئول و غیرمسئول و دخالت‌های ناروای آنان در تمام مراحل انتخابات است. بنده این نگاه را تخطئه نمی‌کنم؛ اما آیا نباید به همین علت در انتخابات مشارکت فعال داشت تا هرچه بیشتر این رفتارها و دخالت‌های ناروا آشکار شود و ملت را به تصمیمی مناسب برساند؟ اگر دیگران مرتکب رفتارهای ناصواب و دخالت‌های ناروا شده‌اند، چرا ما صحنه را ترک کنیم؟ آیا عرصه را ترک می‌کنید تا معلوم نشود که آنان چه بر سر انتخابات می‌آورند؟ هرگز چنین گمانی به شما گرامیان نمی‌رود. پس در انتخابات شرکت کنید تا به إِحْدَی الحُسْنَیَیْن دست یابید: یا پیروزی، یا افشای بیشتر چهرهٔ کسانی که انتخابات را به بازی گرفته‌اند ... اگر انتخابات آزاد نباشد و از همان آغازِ راه و در مراحل مختلفِ انتخابات، عده‌ای مرتکب کارهایی شوند که نباید بکنند، سرانجام این ملت بزرگ ایران است که تصمیم نهایی را خواهد گرفت، و در این‌صورت خسران از آن کسانی است که راه را بر اصلاحات بستند.»  منبع: خبرآنلاین (متن کامل نامه را از اینجا بخوانید.)
بیایید کمی دقیق تر به این بخش از نامه موسوی خوئینی ها نگاه کنیم.
 
عملیات اول: پیاده سازی دستورالعمل موسوی خوئینی ها
تخریب شورای نگهبان
طبق دستورالعمل موسوی خوئینی ها در مهر ۹۹، اصلاح طلبان تمام نیروهای سیاسی خود را وارد عرصه انتخابات می کنند. به گزارش روزنامه مشرق: «در میان اسامی نامزدهای اصلاحات اشخاصی هستند که به دلیل عملکرد بسیار ضعیف در دوره وزارت خود، چندین بار برای استیضاح به مجلس رفته و مشهور به سوءمدیریت و متهم به «ترک فعل» هستند و برخی اسامی نیز اشخاصی هستند که پیش از این در انتخابات مجلس یازدهم و انتخابات های گذشته ریاست جمهوری رد صلاحیت شده اند. همچنین برخی از این اشخاص پیش از این به دلیل قانون منع بکارگیری بازنشستگان از کار برکنار شده اند و برخی نیز در دادگاه محکوم شده اند.» (متن کامل گزارش) از آن جایی که آن ها به خوبی می دانند بسیاری شان به خاطر کارنامه های مردود نمی توانند از صافی بررسی صلاحیت شورای نگهبان رد شوند، تلاش می کنند با ثبت نام گسترده در انتخابات ریاست جمهوری، شورای نگهبان را در تله تخریب و هجوم بیاندازند. دامی که با استفاده از مسئولیت پذیری شورای نگهبان و با رد صلاحیت افراد مشکل دار خود به خود پهن می شود؛ با تهمت پراکنی، شورای نگهبان را مانع پیروزی در انتخابات معرفی می کنند و آتشی را که پیش از این برای تخریب به روی شورای نگهبان گشوده اند سنگین تر می کنند.
موسوی خوئینی ها: «اگر دیگران مرتکب رفتارهای ناصواب و دخالت‌های ناروا شده‌اند، چرا ما صحنه را ترک کنیم؟ آیا عرصه را ترک می‌کنید تا معلوم نشود که آنان چه بر سر انتخابات می‌آورند؟ هرگز چنین گمانی به شما گرامیان نمی‌رود. پس در انتخابات شرکت کنید تا به إِحْدَی الحُسْنَیَیْن دست یابید: یا پیروزی، یا افشای بیشتر چهرهٔ کسانی که انتخابات را به بازی گرفته‌اند.» موسوی خوئینی ها علناً از نه ماه پیش آتش فتنه را روشن کرده و برای هجوم علیه نظام جمهوری اسلامی و ارکان آن همچون شورای نگهبان وارد صحنه و فتنه گَردان شده است.
 
عملیات دوم: همه برای نامزد اعظم اصلاحات
نامزدهای پیشمرگ علیه نامزدهای رقیب و تخریب آن ها
هجوم نامزدهای این طیف برای خالی نکردن کاخ ریاست جمهوری در حالی است که آن ها پست ریاست جمهوری را این طور خطاب می کنند:

  • رئیس جمهور صرفا تدارکاتچی است.
  • پست ریاست جمهوری بی‌اهمیت بوده و و اختیارات آن کم‌تر از ۲۰ درصد است.
  • تاجزاده (مهر ۹۹): «ریاست جمهوری هیچکاره شده است ... هر که رئیس جمهور شود وضعیت کشور روز به روز بدتر می شود چون دست او بسته است.»
  • رئیس جمهور دکوری
  • رئیس جمهور در کشور اختیارات لازم را ندارد
  • اختیارات محدود رئیس جمهور
  • اگر یک چوب خشک را جای رئیس‌جمهور بگذاریم، بیشتر کارایی دارد.
  • اردک‌لنگ
  • شاه‌حسین
  • ضعیف و ناتوان
  • اجاره‌ای و عاریتی

 به گزارش روزنامه مشرق: «این رفتار انتخاباتی اصلاح طلبان از چند منظر قابل بررسی است. این تعدد اسامی نشان از آن دارد که ادعای اصلاح طلبان مبنی بر «اختیارات محدود رئیس جمهور» و «تدارکاتچی بودن رئیس جمهور» هیچ نسبتی با واقعیت ندارد. چرا که اگر این ادعا صحیح بود، فعالین این طیف برای رسیدن به کلید پاستور اینطور سر و دست نمی شکستند. اما رسوایی دروغ «اختیارات محدود رئیس جمهور» فقط یک بعد از این ماجراست. بخش اصلی ماجرا از پروژه مغرضانه افراطیون اصلاح طلب تحت عنوان «ثبت نام فله ای» برای راه اندازی قائله «ردصلاحیت فله ای» حکایت دارد.» (متن کامل گزارش) 
آسمان سیاسی کشور در انتخابات ۱۴۰۰ شاهد لشگری از چهره‌های اصلاحات برای هجمه، تخریب، فضاسازی، عملیات روانی، قطبی‌سازی برای نابودی و گاه له کردن نامزدهای جبهه مقابل و مخالف خود خواهد بود. این وضعیت، تازگی ندارد اما کارنامه وحشتناک دولت اصلاحات به ویژه در هشت سال اخیر سبب شده تا شاهد لشگرکشی و در نتیجه عملیات های تخریب علیه نامزدهای رقیب با شدت بیشتری نسبت به گذشته باشیم. روشی که اصلاح طلبان همیشه در پیش گرفته اند؛ یک یا چند نامزد برای پشتیبانی از نامزد اصلی وارد صحنه می شوند و با تخریب و کنار زدن رقبا میدان را برای نامزد اصلی باز می کنند، به تعبیری زمین را برای گل زن اصلی آماده می کنند. رای ها را برای او جمع کرده، قبل از روز رای گیری از صحنه خارج می شوند و رای ها را در سبد نامزد اصلی سرازیر می کنند.
اما در این دوره نامزد اصلی اصلاح طلبان کیست؟ فقدان حتی یک چهره معتبر و دارای صلاحیت در این طیف موجب سردرگمی آن ها شده است. شاید یک رای نبودن اصلاح طلبان در انتخابات ۱۴۰۰ برای معرفی نامزد کلیدی واقعیت داشته باشد، اما چون تجربه ثابت کرده آن ها یک روده راست در شکمشان ندارند، بهتر است ساده انگار نباشیم. آن ها مسلما در باره یک شخص خاص به توافق رسیده اند. اما چه کسی؟ جهانگیری که آن را اصلاح طلب واقعی می خوانند یا علی لاریجانی که او را نامزد نیابتی و رحم اجاره ای می نامند، با دست پس می زنند و با پا پیش؟! شاید هم واقعا هنوز به نتیجه نرسیده اند و منتظرند ببینند فضایی که تخریباتچی ها (نامزدهای قلابی و تبلیغات چی ها) یشان ایجاد می کنند، مردم را به کدام یک متمایل می کند؟
 انتخابات ۹۲ را به خاطر دارید؟ روحانی قرار بود نامزد پشتیبان عارف باشد اما جای آن ها عوض شد. بعد از رفتار مخرب روحانی علیه نامزدهای دیگر در یک مناظره تلویزیونی و تهمت زنی و سلب مسئولیت از خود به خصوص در قضیه کوی دانشگاه و وارونه نمایی حوادث آن، در چشم مردم جلوه کرد و داستان آنطور رقم خورد که دیدید. وعده های پوچ روحانی به مردم، چه شیرین برای اصلاح طلبان به ثمر نشست. این در حالی بود که آن ها روحانی را هم نامزد اجاره ای و نیابتی می خواندند. لاریجانی اکنون در شرایطی مشابه آن روز روحانی است با یک تفاوت عمده: دستور زبان و بیان لاریجانی به مراتب بهتر و فریبنده تر از روحانی است و چه ساده حقیقت در پشت بیان او پنهان می شود!
برای اصلاحات، هدف وسیله را توجیه می کند. تخریب رقبا به هر شکل مهمترین حربه آن ها در این کارزار است. عملیات تخریب نامزدها تازه شروع شده است. برای نمونه معاون اول رئیس‌جمهور جناب اسحاق جهانگیری که همواره خودش را هیچ‌کاره دولت می‌داند، ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۰ در شبکه کلاب هاوس گفت: «باید در انتخابات شرکت کنیم تا شهر دست مافیا نیافتد!» این را به حساب دست گرمی بگذارید. کارنامه جهانگیری و دولت محبوبش بسیار روشن است و بر همه عیان است که چگونه اشک ملت را خشک کرده و خون دلشان را در شیشه. جهانگیری پس از تلاش شگفت انگیزش برای اثبات شهروندی اش در بازی «شهروند و مافیا» در مقام معاون اول رئیس جمهور یا به قول خودش صدراعظم، همچنان احساس مسئولیت می کند. «وِی» حتما تلاش خواهد کرد تا دست مافیاها را از بیخ قطع کند. نگرانی شدید این صدراعظم شهروندنما، نسبت به سفره شهروندان رعیت و سایه شوم گروه مافیایی منظور نظر، یکبار دیگر موجبات گریه این نامزد گریان را فراهم کرد:

اما علی لاریجانی که مدعی انقلابی گری است، در اولین قدم و بلافاصله بعد از ثبت نام شروع به تخریب سایر نامزدها کرد: «حوزه اقتصاد نه پادگان است و نه دادگاه که با تشر و دستور اداره شود.» خطاب او به سعید محمد و حجت الاسلام رئیسی است. همان هایی که برای امنیت، سازندگی کشور (سردار سعید محمد) و دفاع از حقوق مظلومان و مبارزه با فساد (حجت الاسلام رئیسی) از خود جانانه مایه می گذارند.
از طرفی گرداندن چرخ اقتصاد تنها وظیفه یک رئیس جمهور نیست که لاریجانی آن را «حوزه اقتصاد» می خواند؛ امنیت، دین و فرهنگ، مسائل اجتماعی، روابط بین الملل و دفاع از مظلومان جهان (که انقلاب اسلامی بر پایه آن شکل گرفت و در دوران هاشمی رفسنجانی به کناری انداخته شد) در شمار وظایف رئیس جمهور ایران اسلامی است.
 
عملیات سوم: ادعای تقلب و مهندسی انتخابات
سران فتنه پای کار براندازی
به گزارش روزنامه مشرق: «واقعیت آن است که اصلاح‌طلبان در اغلب دولت‌ها و به مدت ۳۲ سال، سکان‌دار بوده‌اند و حالا باید پاسخگو باشند، نه پرسشگر و مدعی تحول طلبی و اصلاحات اساسی! بخش مهمی از نابسامانی های اقتصادی، حاصل رسوبات بی‌عملی مدیران تکنوکرات همین جریان است و باید با مدد نیروهای اصیل انقلابی لایروبی شود. روی صحنه ی نمایش اصلاح‌طلبان آمادگی و تلاش صادقانه برای حل گرفتاری‌های مردم نیست، این جریان در اولین چالش، راهنما به سمت خیابان خروج از حاکمیت می‌زنند.» (متن کامل گزارش)

موسوی خوئینی ها: «اگر انتخابات آزاد نباشد و از همان آغازِ راه و در مراحل مختلفِ انتخابات، عده‌ای مرتکب کارهایی شوند که نباید بکنند، سرانجام این ملت بزرگ ایران است که تصمیم نهایی را خواهد گرفت، و در این‌صورت خسران از آن کسانی است که راه را بر اصلاحات بستند.»
از این سخن پایانی خوئینی ها بوی دود و خون و آتشی به مشام می رسد که از فتنه اغتشاشات سال های گذشته می رسید. اگر نگاهی به زندگی و فعالیت های او بیاندازید، خواهید دید هر جا فتنه ای در نظام اسلامی بر پا شده یک سر آن به خوئینی ها می رسد. دست های پیدا و پنهان، پرچم عملیات فتنه و تخریب نظام جمهوری اسلامی ایران را دوباره بالا برده اند. جریان فتنه بی کار نمی نشیند. کافی است نگاهی به گذشته بیاندازید.
از طرفی دست اجانب در تمام این فتنه ها هویدا است. در بخشی از یادداشت حسین شریعتمداری مدیر مسئول روزنامه کیهان با عنوان «اینجا صف نامزدهاست اشتباه نیامده‌اید؟» به گفت و گوی روح الله زم با یکی از شبکه های ضدانقلاب اشاره شده است:
«روح‌الله زم، سال ۹۷ در گفت‌‌و‌گو با یکی از شبکه‌‌های ضدانقلاب، تحلیل ضدامنیتی کار‌فرمایان خود درباره انتخابات سال ۹۶ را این گونه بازگو می‌کند: «ما در انتخابات تحلیل داشتیم. این جوری نبود که راه بیفتیم و بگوییم اصلاح‌‌طلبیم، یا عاشق روحانی هستیم. مجموعه ما، تحلیل امنیتی داشت. می‌خواهم بازش نکنم تا قضایای دیگر اتفاق بیفتد تا بنشینیم و مفصل‌‌تر با هم صحبت بکنیم. آیا اگر رئیسی یا قالیباف سرکار بود، این مشکلاتی که در کشور وجود دارد، الان بود؟ این تظاهراتی که ایجاد شد، آیا بود؟ ما براساس تحلیل امنیتی... (مجری: می‌‌شود این طور تعبیر کرد که شما خواستید روحانی بیاید، تضاد درونی حاکمیت و عدم تدبیر و مدیریت روحانی، سبب این بشود که مردم معترض شوند؟ تدبیر شما این بود؟) می‌‌شود این ‌جوری هم تعبیر کرد و یکسری سناریوها را کنارش گذاشت.
با توجه به شرایط سیاسی داخلی و خارجی، ما به این نتیجه رسیدیم که باید برویم پشت سر یک فردی مثل روحانی. ما شیفته و دلباخته کسی نبودیم. من همین الان هم از کاری که آمد‌نیوز در انتخابات ۹۶ کرد، دفاع می‌کنم. چون ما با تحلیل این کار را کردیم. کشور باید به نقطه جوش می‌‌رسید و اگر آدمی مثل رئیسی یا قالیباف سر‌کار می‌‌آمد، کار به نقطه جوش نمی‌‌رسید. آن وقت روند چهل سال ادامه پیدا می‌‌کرد». (متن کامل یادداشت)

دشمنان ایران باز هم روی گزینه مورد نظرشان سرمایه گذاری خواهند کرد. از سویی رفتار سران فتنه و مدعیان اصلاحات در تمام این سال ها نشان می دهد که آن ها تا چه حد خوب و دقیق به سخنان امام خمینی (قدس سره) گوش داده اند، خصوصا به این کلام امام:
«من به این آقایان هشدار می دهم که تضعیف و توهین به فقهای شورای نگهبان امری خطرناک برای کشور و اسلام است. همیشه انحرافات به تدریج در یک رژیم وارد می شود و در آخر، رژیمی را ساقط می نماید» (جماران، ۲۵ اردیبهشت ۱۳۶۳).
خلاصه اینکه آن ها همیشه از دروازه تضعیف شورای نگهبان برای فتنه براندازی وارد می شوند.

۰ نظر
تأثیر امر و نهی زبانی اگر انجام گیرد از تأثیر مشت پولادین حکومتها بیشتر است

تأثیر امر و نهی زبانی اگر انجام گیرد از تأثیر مشت پولادین حکومتها بیشتر است

خداوند متعال برای آن کسانی که وعده‌ی نصرت داده است، شرطی مقرّر فرموده است: وَ اِنَّ اللهَ عَلی نَصرِهِم لَقَدیر؛ اَلَّذینَ اِن مَکَّنّاهُم فِی الاَرضِ اَقامُوا الصَلوةَ وَ ءاتَوُا الزَّکوة وَ اَمَروا بِالمَعروفِ وَ نَهَوا عَنِ المُنکَرِ وَ لِلّهِ عاقِبةُ الاُمور. خداوند متعال چهار شاخص را در این آیه‌ی شریفه برای آن مؤمنانی که قدرت در اختیار آنها قرار میگیرد و از زیر سلطه‌ی قدرتمندان جائر خارج میشوند، معیّن کرده و وعده کرده است که «اِنَّ اللهَ عَلی نَصرِهِم لَقَدیر»؛ خدای متعال قادر است که یک چنین ملّتی را نصرت کند و یقیناً هم نصرت خواهد کرد. از این چهار شرط، یکی نماز است، یکی زکات است، یکی امر به معروف است و دیگری نهی از منکر. هر کدام این چهار خصوصیّت و چهار شاخص، یک جنبه‌ی فردی و شخصی دارند، لکن در کنار آن، یک جنبه‌ی اجتماعی و تأثیر در نظام‌سازی اجتماعی

ادامه مطلب...