بِسْمِ اللَّهِ قاِصمِ الجَّبارینَ مُبیرِ الظّالِمینَ

نشانی:

جمهوری اسلامی ایران عزیزتر از جان - تهران

برقراری ارتباط با ما از مسیرهای زیر :

۵۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «امام خامنه ای» ثبت شده است

عید مبعث و نشانه‌ای از رابطه پنهانی برخی با دشمنان خدا!

عید مبعث و نشانه‌ای از رابطه پنهانی برخی با دشمنان خدا!

... مبعث پیغمبر اکرم برای آزادگان عالم هم حقیقتاً عید است. امسال، عید مبعث با بهمنِ پیروز هم‌زمان شده. امیدواریم که جریان بهمن، جریان انقلاب اسلامی، حرکتی که ما داریم میکنیم و نیّت بنیان‌گذار این حرکت، تبعیّت از پیغمبر و بعثت بوده است، ان‌شاءالله در همین طریق ادامه پیدا کند و راه خودش را پیش ببرد... باید بدانیم اگر در دنیا چیزی مطالبه میکنیم یا امید به لطف الهی در آخرت بسته‌ایم، باید به مفهوم بعثت و مقتضای بعثت و حرکت بعثت متشبّث بشویم. مَن کانَ یُریدُ العِزَّةَ فَلِلَّهِ العِزَّةُ جَمیعًا؛عزّت آنجا است. عزّت یعنی کسی دارای حالتی باشد که هیچ عامل بیگانه‌ای نتواند بر روی او اثر سوء بگذارد؛ این عزّت است. اِنَّ العِزَّةَ لِلَّهِ جَمیعا. نه دشمن، نه عوامل گوناگون فکری، روحی، خارجی، جسمانی، روحانی ــ همه‌جور ــ نمیتوانند اثر بگذارند وقتی که عزّت وجود داشته باشد. یا در آیه‌ی شریفه[ی دیگری میفرماید]: وَ لا تَهِنوا وَ لا تَحزَنوا وَ اَنتُمُ الاَعلَونَ اِن کُنتُم مُؤمِنین‌؛ اگر ایمان باشد، شما برترین هستید، بالاترین هستید... متن کامل سخنرانی حضرت آیت الله العظمی امام خامنه‌ای را از دست ندهید از اینجا مطالعه کنید


منبع: https://farsi.khamenei.ir

۰ نظر
چه هدیه‌ای از این بهتر خدا داده

چه هدیه‌ای از این بهتر خدا داده

ولادت علی، نور چشم پیمبر و نفس الرسول مبارک باد. اللهم عجل لولیک الفرج مولانا صاحب الزمان اَلّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّل فَرَجَهُم

اگر ما دیدیم رفتار ما جوری است که دشمنان دین، دشمنان اسلام، دشمنان حاکمیّت قرآن نسبت به ما خشمگین نیستند و از وجود ما ناراحت نیستند، باید در مفید بودن خودمان شک کنیم. اگر امیرالمؤمنین است و آن قاطعیّت و آن حرکت و مانند اینها، باید [هم] کسانی مثل معاویه یا عمروعاص یا دیگران از او خشمگین باشند۱۳۹۶/۰۶/۰۶
بیانات حضرت آیت العظمی امام خامنه‌ای در دیدار طلاب حوزه‌های علمیه استان تهران

۰ نظر
دانی که آه سوختگان را اثر بود؟

دانی که آه سوختگان را اثر بود؟

از دست دوست هر چه ستانی شکر بود
وز دست غیر دوست تبرزد۱ تبر بود
دشمن گر آستین گل افشاندت به روی
از تیر چرخ و سنگ فلاخن بتر۲ بود
گر خاک پای دوست خداوند شوق را
در دیدگان کشند جلای۳ بصر۴ بود
شرط وفاست آن که چو شمشیر برکشد
یار عزیز جان عزیزش سپر بود
یا رب هلاک من مکن الا به دست دوست
تا وقت جان سپردنم اندر نظر بود
گر جان دهی و گر سر بیچارگی نهی
در پای دوست هر چه کنی مختصر بود
ما سر نهاده‌ایم تو دانی و تیغ و تاج
تیغی که ماهروی زند تاج سر بود
مشتاق را که سر برود در وفای یار
آن روز روز دولت و روز ظفر۵ بود
ما ترک جان از اول این کار گفته‌ایم
آن را که جان عزیز بود در خطر بود
آن کز بلا بترسد و از قتل غم خورد
او عاقلست و شیوه مجنون دگر بود
با نیم پختگان نتوان گفت سوز عشق
خام از عذاب سوختگان بی‌خبر بود
جانا دل شکسته سعدی نگاه دار
دانی که آه سوختگان را اثر بود

سعدی! باز هم شعری بگو برای دل سوخته مان


۱. تبرزد: نبات، قند مکرر
۲. بتر: کوتاه شده کلمه بدتر، نکوهیده
۳. جلا: سرمه چشم، درخشندگی
۴.بصر: چشم، بینایی، بینش
۵. ظفر: پیروزی، فتح، کامروایی

۰ نظر