بِسْمِ اللَّهِ قاِصمِ الجَّبارینَ مُبیرِ الظّالِمینَ

نشانی:

جمهوری اسلامی ایران عزیزتر از جان - تهران

برقراری ارتباط با ما از مسیرهای زیر :

۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «روز غدیر» ثبت شده است

من و هزاران هزار امثال من، فدای بقای دین؛ چه اهمیتی دارد!؟ دین باید اجرا شود

من و هزاران هزار امثال من، فدای بقای دین؛ چه اهمیتی دارد!؟ دین باید اجرا شود

بیانات حضرت آیت الله امام خامنه ای در تاریخ ۱۳۷۸/۰۱/۱۶

غدیر در آثار اسلامی ما به «عیداللَّه‌الاکبر» (۱)، «یوم العهد المعهود» (۲) و «یوم المیثاق المأخوذ» (۳) تعبیر شده است. این تعبیرات که نشان دهنده تأکید و اهتمامی خاص به این روز شریف است، خصوصیتش در مسأله ولایت است. آن عاملی که در اسلام ضامن اجرای احکام است، حکومت اسلامی و حاکمیت احکام قرآن است، والّا اگر آحاد مردم، ایمان و عقیده و عمل شخصی داشته باشند، لیکن حاکمیت - چه در مرحله قانونگذاری و چه در مرحله اجرا - در دست دیگران باشد، تحقّق اسلام در آن جامعه، به انصاف آن دیگران بستگی دارد. اگر آنها افراد بی‌انصافی بودند، مسلمانان همان وضعی را پیدا میکنند که شما امروز در کوزوو، دیروز در بوسنی و هرزگوین، دیروز و امروز در فلسطین و در جاهای دیگر شاهدش بوده‌اید و هستید - ما هم در ایرانِ مسلمانِ عریق و عمیق خودمان، سالهای متمادی همین را مشاهده میکردیم - اما چنانچه حکّام، قدری با انصاف باشند، اجازه خواهند داد که این مسلمانان به قدر دایره خانه خودشان - یا حدّاکثر ارتباطات محلّه‌ای - چیزهایی از اسلام را رعایت کنند؛ ولی اسلام نخواهد بود!
«و ما ارسلنا من رسول الا لیطاع باذن‌اللَّه» (۴)؛ مسأله حکومت، اساس قضایای همه پیغمبران بوده است. حال بعضی کسان دوست دارند که حرفهای موهوم و رد شده و غلط را در قالبهای علی‌الظّاهر نو بیان کنند! آنها میگویند که اگر دین، حکومت پیدا کند، قداست خود را از دست میدهد! قداست یعنی چه؟ آیا قداست یعنی این‌که کسی یک چیز بیخاصیت، یک نام، یا یک حیثیّت اعتباری و بیحقیقت را به خود ببندد؟ این قداست خواهد شد!؟ قداستِ حقیقی این است که حقیقتی در میان مردم، بر زندگی و بر روابط مردم، بر امور دنیا و آخرت مردم، اثر خوب بگذارد و زندگی را اصلاح کند. این، دین است؛ اگر دینی توانست این کار را بکند، قداست متعلّق به آن است.
حال به فرض، زید و عمروی که در موضع حکومت در این دین قرار گرفته‌اند، به‌وسیله عدّه‌ای مورد تهمت، اهانت و دشنام هم قرار بگیرند؛ مانعی ندارد. افراد، انسانها، من و هزاران هزار امثال من، فدای بقای دین؛ چه اهمیتی دارد!؟ دین باید اجرا شود، دین باید

۰ نظر
ادامه از اینجا
در آسمان‌ها مشهورتر است

در آسمان‌ها مشهورتر است

حجت الاسلام پناهیان: لذّت معنوی و لذّت درونی‌ای که آدم‌ها از عید غدیر می‌توانند ببرند بیشتر از عاشوراست. آنهایی که لذّت عاشورا را چشیدند، باید بهشان گفت که تو هنوز لذّت غدیر را نچشیدی!
  نه اینکه بنده بخواهم عرض بکنم که لذّت شادی کردن بیشتر از لذّت غصه خوردن برای اهل‌بیت است؛ و من نمی‌خواهم بگویم که لذّت محرّم به سوگواری‌اش است فقط. در آنجا هم شما دم از محبّت اهل‌بیت می‌زنید. ولی لذّت ولایت و ولایت‌مداری و غرق شدن در شراب ولایت مسلّماً بیشتر است از لذّت محبّت.

۰ نظر
ادامه از اینجا
ماجرا از این قرار بود

ماجرا از این قرار بود

روزی به شدّت گرم بود و هر کس، گوش ه‏ای از ردایش را بر سر می‏ کشید و گوش ه‏ای دیگر را از شدّت گرما زیر پاهایش می‏ نهاد.
بر روی درخت‏ های سَمُرة یا طلح، سایبانی پارچه ‏ای در برابر خورشید برای پیامبر خدا آماده ساختند و چون نمازش را به پایان برد، در میان مردم و بر روی کجاوه ‏های شتران، به سخنرانی برخاست و صدایش را بلند کرد و به همه رساند و گفت: «سپاس، از آنِ خداست و از او کمک می ‏گیریم و به او ایمان داریم و بر او توکّل می‏ کنیم و از شرارت‏ های نفْس و کارهای زشتمان، به او پناه می‏ بریم؛ همو که چون کسی را گمراه گذارد، هدایتگری نخواهد داشت و چون کسی را هدایت کند، گمراه کننده ای ندارد و گواهی می ‏دهم به یکتایی خدا و بندگی و رسالت محمّد.
امّا بعد؛ ای مردم! من به زودی دعوت حق را اجابت می ‏کنم و پیرامون رسالتم از من سوال می‌شود. از شما نیز می‌پرسند. شما چه پاسخی دارید؟
گفتند: گواهی می‏ دهیم که تو رساندی و خیرخواهی کردی و کوشش نمودی. پس خدا به تو جزای خیر دهاد!
فرمود: «آیا به این‏که خدایی جز خداوند یکتا نیست و محمّد، بنده و فرستاده اوست و بهشت و دوزخش حقیقت دارد و مرگ حق است، گواهی نمی‏دهید؟ و به این‏که قیامت، بی‏ هیچ تردیدی آمدنی است و خداوند، همه آرمیدگان قبرها را برمی ‏انگیزد؟»
گفتند: چرا، به این گواهی می‏ دهیم. گفت: «خدایا! تو گواه باش».
سپس فرمود: «ای مردم! آیا نمی‏ شنوید؟». گفتند: چرا.
گفت: «من پیش از شما، به حوض [کوثر] وارد می‏شوم و شما، در کنار آن نزد من می‏آیید. پهنای آن حوض به اندازه فاصله میان صنعا (در یمن) و بُصرَی (در جنوب سوریه) است و جام ‏های آن پرشمار چون ستارگان، و نقره‌ای است. بنگرید که درباره ثقلین (دو چیز گران‏سنگ)، بعد از من، چگونه رفتار می‏ کنید».
کسی ندا داد: ای پیامبر خدا! این دو چیز گران بها چیستند؟
گفت: «ثقل بزرگ‏تر، کتاب خداست که یک طرفش در دست خدای عز و جل و سوی دیگرش در دستان شماست. به آن، چنگ زنید تا گمراه نگردید؛ و ثقل دیگر که کوچک‏تر است: خاندان من است. خدای ریزبینِ آگاه به من خبر داده که هرگز آن دو از هم جدا نمی‏ شوند تا در کنار حوض [کوثر] بر من می‏آیند، و من، این را از پروردگارم برای آن دو خواستم. پس بر آنها پیشی مگیرید، که هلاک می‏ شوید و از آنها عقب نمانید، که هلاک می‏ شوید».
سپس دست علی (ع) را گرفت و آن را تا آن‏جا بالا برد، که سفیدی زیر بغل هر دو پیدا شد. همه مردم، علی (ع) را شناختند.
آن گاه رسول خدا (ص) فرمود: «ای مردم! چه کسی به مؤمنان از خود آنان سزاوارتر است؟» گفتند: خدا و پیامبرش داناترند.
فرمود: «خدا، مولای من است و من مولای مؤمنانم و به آنان از خودشان سزاوارترم. پس، هرکس من مولای اویم، علی مولای اوست». سه بار این را گفت (و در نقل احمد، پیشوای حنبلیان، «چهار بار» آمده است).
آن گاه عرضه داشت: «خدایا! با هرکه با او دوستی می‏ورزد، دوستی کن و با هرکه با او دشمنی می‏ ورزد، دشمنی کن و هر که او را دوست می‏ دارد، دوست بدار و هر که دشمنش می‏ دارد، دشمن بدار و هرکه یاری‏اش می‏ کند، یاری‏اش کن و هرکه رهایش می‏ کند، رهایش کن و حق را بر مدار او بچرخان. هان! حاضران به غایبان برسانند». (متن کامل روایت داستان غدیر از زبان استاد پناهیان را از این جا بخوانید)

۰ نظر