بِسْمِ اللَّهِ قاِصمِ الجَّبارینَ مُبیرِ الظّالِمینَ

نشانی:

جمهوری اسلامی ایران عزیزتر از جان - تهران

برقراری ارتباط با ما از مسیرهای زیر :

در رأس تعلیمات انبیا

در رأس تعلیمات انبیا

کسانی در طول سالهای متمادی تلاش کردند، امروز هم تلاش میکنند که در اسلام معنویّت را از مسائل زندگی و مسائل اداره‌ی امور جوامع جدا کنند‌؛ [یعنی] «جدایی دین از سیاست». سالهای متمادی -شاید بشود گفت ده‌ها سال، صد سال یا بیشتر- دشمنان اسلام و نادانهایی که از اسلام چیزی نمیدانستند، روی این کار کردند؛ وقتی جمهوری اسلامی به وجود آمد و انقلاب اسلامی شد، این حرفها همه باطل شد؛  معلوم شد که نخیر، اسلام میتواند میدان سیاست را، میدان زندگی را، میدان اداره‌ی کشور را، میدان به صحنه آوردن مردم با همه‌ی توانشان و ظرفیّتشان را به بهترین وجهی اداره کند؛ از شعارهایی که کمونیست‌ها میدادند تا آنهایی که لیبرال‌ها میدادند تا آنهایی که غربی‌ها میدادند، از همه‌ی اینها در این زمینه موفّق‌تر عمل کرد. پس آن تلاشی که مدّتها میکردند باطل شد لکن باز مجدّداً شروع کردند؛ کسانی شروع کردند برای اینکه نسلهای جدید را از آمیختگی دین و سیاست، دین و زندگی، دین و علم، آمیختگی دنیا و آخرت، آمیختگی معنویّت و مادّیّت -که در اسلام همه‌ی اینها هست- منصرف کنند. ۱۳۹۷/۰۴/۲۵ (بیانات امام خامنه ای مدظله العالی در دیدار کارگزاران حج)

مساله مشروطیت یک مساله سیاسی بود و بزرگان علمای ما در آن دخالت داشتند و آن را تاسیس کردند. مساله تنباکو یک مساله سیاسی بود که مرحوم میرزای شیرازی انجام داد. در زمان های اخیر، هم مدرس و هم کاشانی مرد سیاسی و مشغول کار بودند. (صحیفه امام، جلد ۲۰، صفحه ۱۱۷

‏‏اینهایی که دلسوزی می کنند برای این افراد فاسد، مفسد، مشغول به انفجار و ترور و‏‎ ‎‏امثال ذلک، اینها لغت «انبیا» را نمی دانند چیست. آنها خیال می کنند که انبیا آمده اند‏‎ ‎‏مسئله بگویند، تمام. شما کدام یک از انبیا را سراغ دارید که در امور اجتماعی، به آنطور‏‎ ‎‏حادش شرکت نکرده و سردمدار نبوده است؟ موسی ـ علیه السلام ـ یک شبان با‏‎ ‎‏عصایش راه می افتد می رود سراغ فرعون؛ نمی آید توی بازار مسئله بگوید. این هم‏ هست البته، اما می رود سراغ فرعون. خدا هم او را می فرستد دنبال فرعون؛ بروید او را‏‎ ‎‏دعوت کنید، دعوتش کنید؛ به قول لیّن‎**‏ هم دعوتش کنید و امثال ذلک. وقتی که قول‏‎ ‎‏لیّن نشد، خوب، آن وقت قیام می خواهد. پیغمبراکرم کدام روز نشست همین طوری فقط‏‎ ‎‏مسئله بگوید، کاری به کار جامعه نداشته باشد؟ اینهایی که می گویند «آخوند چه کار دارد‏‎ ‎‏به امور سیاسی»، پیغمبر اکرم کدام روزش از مسائل سیاسی خارج بود؟ دولت تشکیل‏‎ ‎‏می داد، با اشخاصی که به ضد اسلام، ستمگر بر مردم بودند، با آنها مبارزه می کرد، جنگ‏‎ ‎‏می کرد.‏
‏‏     ما را آنطور می خواستند منزوی کنند که لباس جندی را می گفتند با عدالت منافات‏‎ ‎‏دارد. حضرت امیر لباس جندی داشت، با عدالت منافات داشت؟! حضرت سیدالشهدا‏‎ ‎‏نداشت لباس جندی؟ اینها با آن تبلیغات بسیار وسیعشان ما را منزوی کرده بودند؛ یعنی،‏‎ ‎‏خود ما را، به مغزهای ما آنقدر خوانده بودند که خودمان باور کرده بودیم که نباید ما در‏‎ ‎‏سیاست دخالت کنیم. نخیر، مسئله این نیست. مسئلۀ دخالت در سیاست در رأس تعلیمات‏‎ ‎‏انبیاست. مسئلۀ جنگ مسلحانه با اشخاصی که آدم نمی شوند و می خواهند ملت را تباه‏‎ ‎‏کنند، در رأس برنامه های انبیا بوده است. ما همۀ تعلیمات انبیا را کنار گذاشتیم، فقط به آن‏‎ ‎‏تعلیماتی که با ـ عرض می کنم ـ دخالت نکردن در سیاست و دخالت نکردن در جامعه و‏‎ ‎‏اینها ‏‏[‏‏مرتبط است‏‏]‏‏ فقط همینش را گرفته ایم. نمازش را گرفته ایم، باقی را رها کردیم.‏‎ ‎‏مگر امکان دارد که انسان مسلمان باشد به فقط نماز خواندن و روزه گرفتن و حج رفتن و‏‎ ‎‏امثال ذلک و در امر مسلمین دخالت نکردن؟ اگر اهتمام به امر مسلمین کسی نکند مسلم‏‎ ‎‏نیست، به حسب روایت منسوب الی رسول الله .
‏‏ملت ما باید همان طور که بیدار شده است و هوشیار و توجه به مسائل پیدا کرده و‏ فهمیده است که اینهایی که با روحانیون مخالفند با ملت مخالفند، نه با روحانیون. اگر‏‎ ‎‏روحانیون کاری به کار دولتها نداشتند خیلی هم محترم بودند و خیلی هم معزز؛ اما یک‏‎ ‎‏احترام میان تهیِ آبرو پیش خدا رفته و این ‏‏[‏‏که ـ مثلاً ـ‏‏]‏‏ حاکم شهر به آدم احترام‏‎ ‎‏می گذارد. امروز همه فهمیده اند این را، مگر آنهایی که خودشان را به نفهمی می زنند و‏‎ ‎‏آنهایی که مغزهایشان خشک است که نمی فهمند هیچ چیز را که این مسئلۀ دخالت در‏‎ ‎‏امور سیاسی از بالاترین مسائلی است که انبیا برای او آمده بودند. قیام بالقسط و مردم را به‏‎ ‎‏قسط وارد کردن مگر می شود بدون دخالت در امور سیاسی؟ مگر امکان دارد بدون‏‎ ‎‏دخالت در سیاست و دخالت در امور اجتماعی و در احتیاجات ملتها، کسی بدون اینکه‏‎ ‎‏دخالت کند، قیام به قسط باشد؟ ‏‏لِیَقُومَ النّاسُ بِالْقِسْطِ ‏‏باشد؟ مگر می شد ما و شما با محمدرضا‏‎ ‎‏بسازیم که بیا، دیگر ما کاری به شما نداریم؟ آمد گفت دیگر که ای مراجع اسلام، ای چه،‏‎ ‎‏ای چه، من دیگر از آن کارها دست برداشتم. همانی که مراجع اسلام را می گفت که «این‏‎ ‎‏سیاه روزها» و این کذا و کذا؛ بدگویی می کرد به آنها، همان آمد گفت.‏‎ ‎‏ چرا آمد گفت؟‏‎ ‎‏برای اینکه دوباره بازی بدهد. خیال می کرد حالا دوباره می شود بازی داد.‏
‏‏     یک وقت بازی نخورید! یک وقت این شیاطین نیایند بگویند که به شما چه دخالت‏‎ ‎‏در اسلام، دخالت در سیاست؛ شما بروید سراغ مسئله گفتنتان! خیلی هم معزز هستید و‏‎ ‎‏چنانچه مسئله می گفتید، دیگر ‏‏[‏‏شهادتی‏‏]‏‏ واقع نمی شد؛ برای دخالت در سیاست بود که‏‎ ‎‏چندین هزار معلول و ‏‏[‏‏شهید‏‏]‏‏ دارید. این اشکال اولش به نبی اکرم وارد است. اگر ایشان‏‎ ‎‏هم به سرمایه دارهای مکه و حجاز کاری نداشت و تو مسجد می نشست و مسئله‏‎ ‎‏می گفت، جنگ پیش نمی آمد، کشتار نمی شد، عموی معظمش کشته نمی شد. و به‏‎ ‎‏سیدالشهدا وارد است. اگر سیدالشهدا می رفت پیش یزید و بیعت می کرد و مسئله گو،‏‎ ‎‏مسئله می گفت، با او می ساخت و مسئله می گفت، یزید خیلی هم احترام می کرد، دستش‏‎ ‎‏[‏‏را‏‏]‏‏ هم می بوسید. ولی تکلیف این بود؟ (صحیفه امام، جلد ۱۵، صفحه ۲۱۴)


** اشاره به آیات ۴۳ و ۴۴ سورۀ طه: «اِذْهَبا اِلی فِرْعَوْنَ اِنَّهُ طَغی. فَقوُلا لَهُ قَوْلاً لَـیِّناً لَـعَلَّهُ یَتَذَکَّرُ اَوْ یَخْشی»؛ بروید [تو؛ موسی و برادرت، هارون] به سوی فرعون که او به راه کفر و طغیان شتافته است و با او در کمال آرامی و نرمی سخن گویید. باشد که متذکر شود و یا بترسد.

۰ نظر
مذهب رسمی عاشقا

مذهب رسمی عاشقا

امام صادق (علیه السلام) به اصحاب خود می فرمود: مردم را با غیر از زبان خود به راه خیر بخوانید تا مردم تلاش، راستگویی و تقوا را در شما ببینند. (جهاد النفس، ح‏ ۱۹۵) همچنین در جایی دیگر فرمودند: مایه زینت ما اهل بیت باشید نه مایه سر افکندگی و خجالت ما تا مردم با مشاهده رفتار شما به اسلام متمایل شوند (تحف العقول، ص ۴۸۸).

۰ نظر
ادامه از اینجا
تاریخ: راهبردهای اصلاحات

تاریخ: راهبردهای اصلاحات

حدود یک سال قبل از وقوع حادثه کوی دانشگاه یعنی در آذرماه ۷۷ سعید حجاریان در مصاحبه‌ای مطبوعاتی با روزنامه ایران از عملیاتی صحبت می‌کند و از آن به عنوان «فتح سنگر به سنگر تا رسیدن به فرماندهی» یاد می‌کند. مانور رسانه‌ای این سناریو با ایجاد آشوب و التهاب در جامعه توسط روزنامه‌ها همچنان ادامه دارد تا اینکه منجر به حادثه کوی دانشگاه تهران می شود. (منبع: مرکز اسناد انقلاب اسلامی)

آیت الله وفسی (استاد اخلاق) درباره این این راهبرد دوران اصلاحات (دوران ریاست جمهوری محمد خاتمی) برای خروج از نظام چنین می گوید:

فتح سنگر به سنگر - تئوری های دوران اصلاحات

  

آن چه در ادامه می خوانید بخش هایی از چند گزارش مرکز اسناد انقلاب اسلامی است.

تلاش برای ضربه زدن به نهادهای انقلابی
یکی از زمینه‌های فتنه ۱۸ تیر، تضعیف نهادهای انقلابی توسط دشمنان بود. به گفته دبیرکل اسبق اتحادیه انجمن‌های اسلامی دانشجویان مستقل: «در اتفاق سال ۷۸ استراتژی دوگانه‌ای را آقای حجاریان به عنوان لیدر اصلاح‌طلبی طرح کرد که "فتح سنگر به سنگر" و "فشار از پایین و چانه‌زنی از بالا" عناوین این دو استراتژی بود. فتح سنگر به سنگر به این معناست که اصلاح‌طلبان توانستند دولت را فتح کنند و باید گام‌های بعدی هم اتفاق بیفتد که فقط شامل مجلس نمی‌شود بلکه آنها معتقد بودند که استراتژی سطح سنگر به سنگر را پیش ببرند و حتما دستگاه‌های نظامی و امنیتی مانند سپاه، وزارت اطلاعات و ناجا یکی از موانع اصلی بود و پروژه قتل‌های زنجیره‌ای زمستان سال ۷۷ و کوی دانشگاه سال ۷۸ را می‌توان در این چارچوب بررسی کرد که مخاطب اصلی آن دستگاه اطلاعاتی-انتظامی و امنیتی بودند؛‌ دستگاه اطلاعاتی-امنیتی در قتل‌های زنجیره‌ای آسیب دید و دستگاه انتظامی در غائله کوی دانشگاه.» (بیشتر بخوانید)

 

ماجرای لوایح دو گانه

رئیس دولت اصلاحات، محمد خاتمی، در تاریخ ۸ شهریور ۱۳۸۱ به مناسبت هفته دولت در مصاحبه‌ای با خبرنگاران، خبر تهیه ۲ لایحه مهم «لایحه اصلاح قانون انتخابات مجلس» و «لایحه تبیین حدود وظایف و اختیارات رئیس جمهور» را داد. این لوایح به زودی به «لوایح دوگانه» یا «لوایح دوقلو» معروف شدند. تهیه این لوایح با پوشش گسترده رسانه‌ها همراه بود و آنان که از تصویب این لایحه در مجلس مطمئن بودند به حمایت از آن پرداختند.

بر اساس این لوایح، دو هدف اساسی دنبال می‌شد؛ اول، تغییر قانون انتخابات شامل حذف نظارت استصوابی شورای نگهبان و حذف اعتقاد و التزام کاندیداهای مجلس به اسلام و ولایت‌فقیه و دوم، لایحه تبیین حدود وظایف و اختیارات رئیس جمهور مبنی بر نظارت بر انتخابات مجلس و دخالت و اشراف بر محاکم قضایی و رأی دادگاه‌ها. به دنبال آن، کار به جایی رسید که گروهی از نمایندگان مجلس ششم تهدید کردند در صورت عدم تصویب این لوایح توسط شورای نگهبان از حاکمیت خارج و لوایح را خط قرمز خود اعلام می‌کنند.
تئوریسین‌های دوم خرداد، بعد از بررسی‌های استرات‍ژیک، به این نتیجه رسیده بودند که کامیابی آنان در «فتح سنگر به سنگر» است
. یک بعد فتح سنگر به سنگر در ورود به مراکز مختلف نظام و تسلط بر آن‌ها بود، ولی این تئوری یک بُعد دیگر هم داشت و آن بی اثر کردن یکی پس از دیگریِ محافظان همان سنگرها بود کهالبته مانع و محافظ اصلی از نظر آنها، شورای نگهبان بود. احمد شیرزاد (عضو افراطی جبهه مشارکت) همبه این مطلب اذعان نمود و یکی از اهداف لایحه اصلاح قانون انتخابات مجلس را «حذف نظارت استصوابی» دانست.

ارسال لایحه به مجلس
لایحه اصلاح قانون انتخابات حدود یک هفته بعد به مجلس ششم رفت و طبق آیین‌نامه مجلس، برای بررسی تخصصی به کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس فرستاده شد. این کمیسیون در اقدامی کم نظیر در تاریخ قانون‌گذاری کشور، اینلایحه مهم را تنها طی چند دقیقه و بدون طرح نظرات موافق و مخالف تصویب کرد.
تهدید به خروج از حاکمیت
تناقضات مختلف این لایحه با اصول قانون اساسی، رد شدن آن را در شورای نگهبان قطعی کرده بود و لذا طیف مذکور پیشاپیش (یعنی حتی قبل از طرح شدن موضوع در مجلس) شروع به جوسازی در رسانه‌ها و تهدید نظام کردند ... (شرح رخداد را از این جا بخوانید)

 

«جنبش همبستگی»؛ الگویی فراتر از «انقلاب مخملی»
با نزدیک شدن به انتخابات سال ۱۳۸۴ زمزمه‌های انقلاب رنگی و مخملی در میان نظریه‌پردازان اصلاحات شنیده می‌شد. آنها معتقد بودند با انتخابات مجلس هفتم که اصولگرایان به مجلس راه یافتند «آخرین میخ به تابوت اصلاحات کوبیده شد». با وجود این، سعید حجاریان معتقد بود انجام انقلاب رنگی در ایران در حال حاضر مقدور نیست. زیرا انقلاب رنگی به سه شرط بستگی دارد که هیچ‌کدام از آنها در ایران محقق نشده است: جامعه مدنی قوی، بروز شکاف عمیق در دولت و تصرف بخشی از کشور توسط اپوزیسیون قوی.
اما به تدریج سخن از «جنبش همبستگی» به میان آمد تا جایی که کاندولیزا رایس، وزیر خارجه وقت ایالات متحده نیز در روز ۲۶ بهمن ۱۳۸۴ ضمن سخنرانی در کنگره خواستار توجه ایرانیان به شیوه عمل سیاسی «جنبش همبستگی» لهستان شد. توجه به الگوی جنبش همبستگی در میان نظریه‌پردازان داخلی همسو با اصلاحات نیز طرفدار داشت. رامین جهانبگلو، از نظریه‌پردازان انقلاب مخملی در ایران، چه پیش از حوادث سال ۸۸ و چه در سال‌های پس از آن «جنبش همبستگی» لهستان را الگوی مناسب برای ایران می‌دانست. اما از همه مهم‌تر سعید حجاریان بود که آن را گمشده روش مورد نظر خود می‌دانست. زیرا او معتقد بود نظریه «فشار از پایین و چانه‌زنی از بالا» چنانکه باید و شاید در میان اصلاح‌طلبان جانیفتاد و وی باید بیش از این بر روی نظریه مذکور کار کند. حجاریان معتقد بود در دوران اصلاحات «اساساً هیچ فشاری وارد نشد.» او تحقق کامل نظریه خود را با پیروی از الگوی جنبش همبستگی میسر می‌دانست.
به عبارت دیگر، تأکید بر جنبش همبستگی اقدام به براندازی با روش‌های نرم و از طریق «استحاله‌گری» بود. لذا تلاش می‌شد تا جای ممکن از سه پدیده «سرعت»، «خشونت» و «تظاهر به تقابل» دوری شود. چرا که امکان موفقیت تنها از این طریق حاصل می‌شد. از سوی دیگر، اصلاح‌طلبان پس از آنکه دولت را واگذار کردند، در دوره جدید که هم برخاسته از ضعف بود و هم چیزی برای از دست دادن نداشتند نسبت به گذشته راحت‌تر درباره انقلاب رنگی و پدیده‌های مبارزه اجتماعی سخن می‌گفتند و چنانکه حجاریان نیز بیان می‌کرد: «ما انکار نمی‌کنیم که می‌خواهیم بازگشت به قدرت داشته باشیم و می‌خواهیم کاملاً به همه قدرت بازگردیم نه بخشی از آن.»

منشور راهبردی و تسخیر ریزبدنه‌های جامعه
جبهه اصلاحات در دوران انتخابات دهم ریاست جمهوری برای جهت بخشیدن به فعالیت‌های سیاسی خود اقدام به جمع‌آوری اصول و روش‌هایی برای مبارزه سیاسی کرد که به «منشور راهبردی» مشهور شد. اساس این منشور دستیابی به ماکرو فیزیک قدرت (یعنی دولت و حکومت) از طریق میکروفیزیک قدرت (یعنی قدرت‌های کوچک و پراکنده جامعه) بود. این منشور راهبردی در عمل شباهت‌هایی به دو تئوری «فشار از پایین و چانه‌زنی از بالا» و «فتح سنگر به سنگر» داشت. اما این تفاوت مهم را نیز داشت که مرکز‌زدا و گروهک‌گرا بود، نه آنکه به یک ستاد مرکزی متصل باشد و به شیوه‌های سازمانی و تشکیلاتی عمل کند. منشور راهبردی، هدف را کسب قدرت هژمون در آینده معرفی می‌کرد و به این منظور روش‌های زیر را پیشنهاد می‌کرد: تسخیر میکروفیزیک قدرت، تسخیر جامعه مدنی از طریق سیاست‌های خرد و پراکنده، از طریق جنگ در هر موضع (هر زمان، هر مکان)، از طریق پیشتازی فرهنگی – اجتماعی، مستغرق شدن در جامعه مردمان، از طریق جذب دیگران، از طریق ایجاد مدیریت و سوار شدن بر امواج بحران؛ ایجاد گسست‌های کوچک و انقلابی ذره‌ای (مولکولی) بی‌پایان، از طریق مبارزه و مقابله با قدرت در محل اعمال.
چیزی هم که به همه این فرایند هویت واحدی می‌بخشید (در عین تکثری که داشت) و از وجود گسیخته آنان هویتی واحد، تحریک‌برانگیز، تشویق‌کننده و سرنوشت‌ساز ایجاد می‌کرد برگزیدن یک «نماد» بود تا آنان بتوانند همدیگر را پیدا کنند، مایه قوت قلب همدیگر باشند و مزاج جامعه را بسنجند. این نماد همان رنگ سبز بود. نماد سبز همان تسخیر میکروفیزیک قدرت بود که اینچنین عینیت می‌یافت. رنگ سبز می‌توانست تمام جنبش‌های خرد را تحت یک جنبش کلان گرد آورد و در آن از مذهبی‌ها که سبز را نماد سادات بودن می‌دانند تا گروه‌های محیط زیست و حتی همجنس‌گرایان یک‌جا جمع کند.

توسل به انقلاب رنگی
انقلاب رنگی را حد واسط اصلاحات و انقلاب می‌دانند. در پروژه انقلاب رنگی، نیروهای مخالف تلاش می‌کنند با گسترش روش‌های مبارزاتی و نافرمانی مدنی از استقرار دولت جدید جلوگیری کنند و با برگزاری یک انتخابات جدید دولت خویش را روی کار بیاورند. در انتخابات سال ۸۸ اصلاح‌طلبان پس از آنکه در یک رقابت سیاسی مردم‌سالارانه شرکت کردند و در آن شکست خوردند، روش خویش را تغییر دادند. از زمان معلوم شدن نتیجه آرای عمومی، به مانند آنچه که در الگوی انقلاب رنگی رخ می‌دهد، ادعای کاذب «تقلب» در انتخابات را مطرح کردند تا با این بهانه پروژه خویش را پیش ببرند.
در پروژه‌ای که سال ۸۸ در ایران توسط رادیکالیسم سبز به اجرا گذاشته شد از روش‌های زیر استفاده شد:
۱. انتشار بیانیه‌های تند و ساختارشکن در جهت عدم پذیرش نتیجه انتخابات،
۲. دعوت به تجمعات غیرقانونی و تهییج عواطف عمومی با اردوکشی‌های خیابانی،
۳. نامشروع جلوه دادن مراسم تنفیذ و تحلیف ریاست جمهوری،
۴. بهره‌گیری از روش تحصن و اعتصاب غذا،
۵. تحریک دانشگاهیان و نخبگان اجتماعی به نافرمانی مدنی،
۶. جعل خبر و تصویر برای تحریک عواطف جامعه،
۷. انجام پروژه کشته‌سازی و ایجاد فضای رسانه‌ای مسموم علیه جمهوری اسلامی.

اصلاح‌طلبان پس از آنکه روش‌های فراوانی را در دوره‌های گذشته و حتی انتخابات سال ۸۸ آزمودند و نتیجه نگرفتند در پیگیری پروژه انقلاب رنگی با شفافیت وارد مبارزه سیاسی شدند و این تجربه را نیز آزمودند که با استقرار دولت جدید در ۱۲ مرداد ۱۳۸۸ شکست آن را مشاهده کردند. لذا تحولات پس از این تاریخ را دیگر نمی‌توان با عنوان «انقلاب رنگی» مورد بازشناسی قرار داد، بلکه تحولاتی رادیکال‌تر و حتی انقلابی‌بود که در نهایت براندازی نظام جمهوری اسلامی و اصل ولایت فقیه را پیگیری می‌کرد. (بیشتر بخوانید)

۰ نظر
آموزش پویانمایی: جلسه چهارم

آموزش پویانمایی: جلسه چهارم

سه شنبه ۱۱ مهر ۱۴۰۲

به نام خداوند بخشنده مهربان

این مجموعه آموزش پویانمایی، صلواتی است. برای سلامتی و فرج آقا امام زمان (عجل الله تعالی) و شفای همه بیماران صلوات بفرستید.

مفهوم زمان بندی و فاصله گذاری 

توهم حرکت:
قبل از اینکه به سراغ زمان بندی پویانمایی برویم، بهتر است کمی به این اصل که زیربنای فیلم و پویانمایی است اشاره کنیم که چگونه «توهم حرکت» در جایی که هیچ حرکتی وجود ندارد حاصل می شود. این پدیده شگفت انگیز به عنوان ماندگاری بینایی شناخته می شود و از این طریق است که تصاویر متحرک ساخته شده از قاب های (frames) جداگانه را روی یک نوار فیلم تجربه می کنیم. راز این توهم را باید در توانایی چشمگیر بخشی از چشم انسان جستجو کرد. شبکیه چشم، به واسطه حفظ لحظه ای تصاویر دریافتی، عامل ایجاد این توهم دید است. چشم انسان را می توان به دوربین عکاسی تشبیه کرد. شبکیه جعبه تاریک این دوربین است. با تابیدن باریکه نوری که از دریچه این جعبه (مردمک) وارد می شود تصویر روی شبکیه ظاهر می شود. اگر تابش نور قطع شود، این تصویر برای زمان کوتاهی

۰ نظر
ادامه از اینجا
آموزش پویانمایی: جلسه سوم

آموزش پویانمایی: جلسه سوم

يكشنبه ۹ مهر ۱۴۰۲

به نام خداوند بخشنده مهربان

این مجموعه آموزش پویانمایی، صلواتی است. برای سلامتی و فرج آقا امام زمان (عجل الله تعالی) و شفای همه بیماران صلوات بفرستید.

ابزار کار

ساختن پویانمایی هرگز ساده نبوده اما بسته به ابزار و تجهیزاتی که انتخاب می کنید می تواند پیچیده تر هم بشود. بالاخره باید بتوانید حاصل آن چه را قاب به قاب رسم می کنید، ببیند، پس باید وسیله ای داشته باشید تا آن را ضبط و پخش کنید. قبل از اینکه دست به جیب شوید اول نگاهی به داشته هایتان بیاندازید. سعی کنید این اولین قدم (یادگیری پویانمایی) را کم هزینه بردارید و از آنچه دارید استفاده کنید.
برای ساخت یک پویانمایی به روش سنتی، به میز نور، دوربین، پایه نگهدارنده مخصوص دوربین نیاز دارید، به علاوه دستگاه ذخیره و تبدیل عکس به فیلم. البته شرایط مثل گذشته نیست و خیلی چیزها تغییر کرده است. یک اسنکر می تواند جای دوربین و سه پایه را بگیرد. تصاویر اسکن شده، در رایانه، با نرم افزار تدوین به فیلم تبدیل می شوند. با این حال همیشه همه چیز مهیا نیست. اما اصلاَ مهم نیست...

۰ نظر
ادامه از اینجا

خدمات فِکرِ مُجَسَّم:

طراحی قالب بیان
طراحی نشان (Logo)
تصویرسازی
نقاشی دیجیتال
کاریکاتور
طراحی کارت ویزیت
ویرایش و ترمیم عکس

اَمّا بَعْدُ، فَاِنَّ اللّهَ لَمْ یَقْصِمْ جَبّارِى دَهْر قَطُّ اِلاّ بَعْدَ تَمْهیل وَ رَخاء، وَ لَمْ یَجْبُرْ عَظْمَ اَحَد مِنَ الاُْمَمِ اِلاّ بَعْدَ اَزْل وَ بَلاء، وَ فى دُونِ مَا اسْتَقْبَلْتُمْ مِنْ عَتْب، وَما اسْتَدْبَرْتُمْ مِنْ خَطْب مُعْتَبَرٌ. وَ ما کُلُّ ذى قَلْب بِلَبیب، وَلا کُلُّ ذى سَمْع بِسَمیع، وَلا کُلُّ ذى ناظِر بِبَصیــر. فَیاعَجَباً ـ وَ مالِىَ لا اَعْجَبُ ـ مِنْ خَطَاِ هذِهِ الْفِرَقِ عَلَى اخْتِلافِ حُجَجِها فى دینِها؟! لایَقْتَصُّونَ اَثَرَ نَبِىٍّ، وَلایَقْتَدُونَ بِعَمَلِ وَصِىٍّ، وَلا یُؤْمِنُونَ بِغَیْب، وَلا یَعِفُّونَ عَنْ عَیْب. یَعْمَلُونَ فِى الشُّبُهاتِ، وَ یَسیرُونَ فِى الشَّهَواتِ. الْمَعْرُوفُ فیهِمْ ما عَرَفُوا، وَالْمُنْکَرُ عِنْدَهُمْ ما اَنْکَرُوا. مَفْزَعُهُمْ فِى الْمُعْضِلاتِ اِلى اَنْفُسِهِمْ، وَ تَعْویلُهُمْ فِى الْمُبْهَماتِ عَلى آرائِهِمْ، کَاَنَّ کُلَّ امْرِئ مِنْهُمْ اِمامُ نَفْسِهِ، قَدْ اَخَذَ مِنْها فیما یَرى بِعُرًى ثِقات، وَ اَسْباب مُحْکَمات.

پس از حمد حق، خداوند سرکشان هیچ روزگارى را درهم نشکست مگر پس از مهلت دادن و آسایش، و شکستگى هیچ امّتى را جبران ننمود مگر بعد از تنگنایى و سختى و رنج، و درسختى هایى که به سوى آن مى روید، و در حوادثى که پشت سر گذاشتید عبرتهاست. هر صاحبِ دلى خردمند نیست، و هر صاحب گوشى شنوا نمى باشد، و هر چشم دارى بینایى ندارد. عجبا! چرا در عجب نباشم از اشتباه کاریهاى این فرقه ها با اختلاف دلایلى که در دینشان دارند؟! از اثر هیچ پیامبرى پیروى نمى کنند، و به عمل هیچ جانشینى اقتدا نمى نمایند، و به هیچ غیبى ایمان نمى آورند، و از هیچ عیبى عفّت نمی ورزند. به شبهات عمل مى کنند، و در شهوات سیر مى نمایند. معروف در میان آنان چیزى است که خود معروف دانند، و منکر نزدشان همان است که خود منکر مى دانند. پناهگاهشان در مشکلاتْ خودشان هستند،و اعتمادشان در امور مبهم بر رأى و نظرشان است، گویى هر کدام از آنان امام خود است، و هر شخصى گمان مى کند در آرائش به ریسمانهاى محکم و سبب هاى استوار چنگ زده است.

نهج البلاغه ( ترجمه استاد حسین انصاریان )خطبه ۸۷ - خطبه در بیان هلاکت مردم