بِسْمِ اللَّهِ قاِصمِ الجَّبارینَ مُبیرِ الظّالِمینَ

نشانی:

جمهوری اسلامی ایران عزیزتر از جان - تهران

برقراری ارتباط با ما از مسیرهای زیر :

دریافت رایگان ترجمه کتاب لهوف سید بن طاووس

دریافت رایگان ترجمه کتاب لهوف سید بن طاووس

بخشی از ترجمه کتاب لهوف سید بن طاووس

. . . مروان گفت که امام حسین علیه السلام قبول نخواهد نمود که با یزید بیعت کند و اگر من به جای تو می بودم او را گردن می زدم
ولید گفت: ای کاش! من در سلک معدومینی بودمی تا به این امر شنیع مبتلا نگردیدمی.
پس از آن ولید کسی را به خدمت ابی عبدالله علیه السلام فرستاده او را طلب داشت. آن حضرت با سی نفر از اهل البیت و دوستان خود به منزل ولید، تشریف آوردند. ولید خبر مرگ معاویه پلید را به او داد اظهار داشت که آن جناب با یزید بیعت نماید. امام علیه السلام فرمود:  ایها الامیر! بیعت کردن من که نمی توان پنهانی باشد، چون فردا شود و مردم را طلب داری ما را نیز با ایشان بخواه.

مروان لعین - که در آن جلس حاضر بود - گفت: ای امیر! این عذر از او مپذیر و اگر بیعت نمی نماید او را گردن بزن ...

این کتاب و سایر کتاب های مقتل حضرت ابا عبدالله الحسین علیه السلام را از اینجا دریافت کنید
(نشر عمومی نسخه الکترونیک این کتاب ها از سوی وب سایت موسسه تحقیقات و نشر معارف اهل البیت علیهم السلام صورت گرفته است)

۰ نظر
در آسمان‌ها مشهورتر است

در آسمان‌ها مشهورتر است

حجت الاسلام پناهیان: لذّت معنوی و لذّت درونی‌ای که آدم‌ها از عید غدیر می‌توانند ببرند بیشتر از عاشوراست. آنهایی که لذّت عاشورا را چشیدند، باید بهشان گفت که تو هنوز لذّت غدیر را نچشیدی!
  نه اینکه بنده بخواهم عرض بکنم که لذّت شادی کردن بیشتر از لذّت غصه خوردن برای اهل‌بیت است؛ و من نمی‌خواهم بگویم که لذّت محرّم به سوگواری‌اش است فقط. در آنجا هم شما دم از محبّت اهل‌بیت می‌زنید. ولی لذّت ولایت و ولایت‌مداری و غرق شدن در شراب ولایت مسلّماً بیشتر است از لذّت محبّت.

۰ نظر
ادامه از اینجا
ماجرا از این قرار بود

ماجرا از این قرار بود

روزی به شدّت گرم بود و هر کس، گوش ه‏ای از ردایش را بر سر می‏ کشید و گوش ه‏ای دیگر را از شدّت گرما زیر پاهایش می‏ نهاد.
بر روی درخت‏ های سَمُرة یا طلح، سایبانی پارچه ‏ای در برابر خورشید برای پیامبر خدا آماده ساختند و چون نمازش را به پایان برد، در میان مردم و بر روی کجاوه ‏های شتران، به سخنرانی برخاست و صدایش را بلند کرد و به همه رساند و گفت: «سپاس، از آنِ خداست و از او کمک می ‏گیریم و به او ایمان داریم و بر او توکّل می‏ کنیم و از شرارت‏ های نفْس و کارهای زشتمان، به او پناه می‏ بریم؛ همو که چون کسی را گمراه گذارد، هدایتگری نخواهد داشت و چون کسی را هدایت کند، گمراه کننده ای ندارد و گواهی می ‏دهم به یکتایی خدا و بندگی و رسالت محمّد.
امّا بعد؛ ای مردم! من به زودی دعوت حق را اجابت می ‏کنم و پیرامون رسالتم از من سوال می‌شود. از شما نیز می‌پرسند. شما چه پاسخی دارید؟
گفتند: گواهی می‏ دهیم که تو رساندی و خیرخواهی کردی و کوشش نمودی. پس خدا به تو جزای خیر دهاد!
فرمود: «آیا به این‏که خدایی جز خداوند یکتا نیست و محمّد، بنده و فرستاده اوست و بهشت و دوزخش حقیقت دارد و مرگ حق است، گواهی نمی‏دهید؟ و به این‏که قیامت، بی‏ هیچ تردیدی آمدنی است و خداوند، همه آرمیدگان قبرها را برمی ‏انگیزد؟»
گفتند: چرا، به این گواهی می‏ دهیم. گفت: «خدایا! تو گواه باش».
سپس فرمود: «ای مردم! آیا نمی‏ شنوید؟». گفتند: چرا.
گفت: «من پیش از شما، به حوض [کوثر] وارد می‏شوم و شما، در کنار آن نزد من می‏آیید. پهنای آن حوض به اندازه فاصله میان صنعا (در یمن) و بُصرَی (در جنوب سوریه) است و جام ‏های آن پرشمار چون ستارگان، و نقره‌ای است. بنگرید که درباره ثقلین (دو چیز گران‏سنگ)، بعد از من، چگونه رفتار می‏ کنید».
کسی ندا داد: ای پیامبر خدا! این دو چیز گران بها چیستند؟
گفت: «ثقل بزرگ‏تر، کتاب خداست که یک طرفش در دست خدای عز و جل و سوی دیگرش در دستان شماست. به آن، چنگ زنید تا گمراه نگردید؛ و ثقل دیگر که کوچک‏تر است: خاندان من است. خدای ریزبینِ آگاه به من خبر داده که هرگز آن دو از هم جدا نمی‏ شوند تا در کنار حوض [کوثر] بر من می‏آیند، و من، این را از پروردگارم برای آن دو خواستم. پس بر آنها پیشی مگیرید، که هلاک می‏ شوید و از آنها عقب نمانید، که هلاک می‏ شوید».
سپس دست علی (ع) را گرفت و آن را تا آن‏جا بالا برد، که سفیدی زیر بغل هر دو پیدا شد. همه مردم، علی (ع) را شناختند.
آن گاه رسول خدا (ص) فرمود: «ای مردم! چه کسی به مؤمنان از خود آنان سزاوارتر است؟» گفتند: خدا و پیامبرش داناترند.
فرمود: «خدا، مولای من است و من مولای مؤمنانم و به آنان از خودشان سزاوارترم. پس، هرکس من مولای اویم، علی مولای اوست». سه بار این را گفت (و در نقل احمد، پیشوای حنبلیان، «چهار بار» آمده است).
آن گاه عرضه داشت: «خدایا! با هرکه با او دوستی می‏ورزد، دوستی کن و با هرکه با او دشمنی می‏ ورزد، دشمنی کن و هر که او را دوست می‏ دارد، دوست بدار و هر که دشمنش می‏ دارد، دشمن بدار و هرکه یاری‏اش می‏ کند، یاری‏اش کن و هرکه رهایش می‏ کند، رهایش کن و حق را بر مدار او بچرخان. هان! حاضران به غایبان برسانند». (متن کامل روایت داستان غدیر از زبان استاد پناهیان را از این جا بخوانید)

۰ نظر
آموزش پویانمایی: جلسه چهارم

آموزش پویانمایی: جلسه چهارم

سه شنبه ۱۱ مهر ۱۴۰۲

به نام خداوند بخشنده مهربان

این مجموعه آموزش پویانمایی، صلواتی است. برای سلامتی و فرج آقا امام زمان (عجل الله تعالی) و شفای همه بیماران صلوات بفرستید.

مفهوم زمان بندی و فاصله گذاری 

توهم حرکت:
قبل از اینکه به سراغ زمان بندی پویانمایی برویم، بهتر است کمی به این اصل که زیربنای فیلم و پویانمایی است اشاره کنیم که چگونه «توهم حرکت» در جایی که هیچ حرکتی وجود ندارد حاصل می شود. این پدیده شگفت انگیز به عنوان ماندگاری بینایی شناخته می شود و از این طریق است که تصاویر متحرک ساخته شده از قاب های (frames) جداگانه را روی یک نوار فیلم تجربه می کنیم. راز این توهم را باید در توانایی چشمگیر بخشی از چشم انسان جستجو کرد. شبکیه چشم، به واسطه حفظ لحظه ای تصاویر دریافتی، عامل ایجاد این توهم دید است. چشم انسان را می توان به دوربین عکاسی تشبیه کرد. شبکیه جعبه تاریک این دوربین است. با تابیدن باریکه نوری که از دریچه این جعبه (مردمک) وارد می شود تصویر روی شبکیه ظاهر می شود. اگر تابش نور قطع شود، این تصویر برای زمان کوتاهی

۰ نظر
ادامه از اینجا
آموزش پویانمایی: جلسه سوم

آموزش پویانمایی: جلسه سوم

يكشنبه ۹ مهر ۱۴۰۲

به نام خداوند بخشنده مهربان

این مجموعه آموزش پویانمایی، صلواتی است. برای سلامتی و فرج آقا امام زمان (عجل الله تعالی) و شفای همه بیماران صلوات بفرستید.

ابزار کار

ساختن پویانمایی هرگز ساده نبوده اما بسته به ابزار و تجهیزاتی که انتخاب می کنید می تواند پیچیده تر هم بشود. بالاخره باید بتوانید حاصل آن چه را قاب به قاب رسم می کنید، ببیند، پس باید وسیله ای داشته باشید تا آن را ضبط و پخش کنید. قبل از اینکه دست به جیب شوید اول نگاهی به داشته هایتان بیاندازید. سعی کنید این اولین قدم (یادگیری پویانمایی) را کم هزینه بردارید و از آنچه دارید استفاده کنید.
برای ساخت یک پویانمایی به روش سنتی، به میز نور، دوربین، پایه نگهدارنده مخصوص دوربین نیاز دارید، به علاوه دستگاه ذخیره و تبدیل عکس به فیلم. البته شرایط مثل گذشته نیست و خیلی چیزها تغییر کرده است. یک اسنکر می تواند جای دوربین و سه پایه را بگیرد. تصاویر اسکن شده، در رایانه، با نرم افزار تدوین به فیلم تبدیل می شوند. با این حال همیشه همه چیز مهیا نیست. اما اصلاَ مهم نیست...

۰ نظر
ادامه از اینجا

خدمات فِکرِ مُجَسَّم:

طراحی قالب بیان
طراحی نشان (Logo)
تصویرسازی
نقاشی دیجیتال
کاریکاتور
طراحی کارت ویزیت
ویرایش و ترمیم عکس

اَمّا بَعْدُ، فَاِنَّ اللّهَ لَمْ یَقْصِمْ جَبّارِى دَهْر قَطُّ اِلاّ بَعْدَ تَمْهیل وَ رَخاء، وَ لَمْ یَجْبُرْ عَظْمَ اَحَد مِنَ الاُْمَمِ اِلاّ بَعْدَ اَزْل وَ بَلاء، وَ فى دُونِ مَا اسْتَقْبَلْتُمْ مِنْ عَتْب، وَما اسْتَدْبَرْتُمْ مِنْ خَطْب مُعْتَبَرٌ. وَ ما کُلُّ ذى قَلْب بِلَبیب، وَلا کُلُّ ذى سَمْع بِسَمیع، وَلا کُلُّ ذى ناظِر بِبَصیــر. فَیاعَجَباً ـ وَ مالِىَ لا اَعْجَبُ ـ مِنْ خَطَاِ هذِهِ الْفِرَقِ عَلَى اخْتِلافِ حُجَجِها فى دینِها؟! لایَقْتَصُّونَ اَثَرَ نَبِىٍّ، وَلایَقْتَدُونَ بِعَمَلِ وَصِىٍّ، وَلا یُؤْمِنُونَ بِغَیْب، وَلا یَعِفُّونَ عَنْ عَیْب. یَعْمَلُونَ فِى الشُّبُهاتِ، وَ یَسیرُونَ فِى الشَّهَواتِ. الْمَعْرُوفُ فیهِمْ ما عَرَفُوا، وَالْمُنْکَرُ عِنْدَهُمْ ما اَنْکَرُوا. مَفْزَعُهُمْ فِى الْمُعْضِلاتِ اِلى اَنْفُسِهِمْ، وَ تَعْویلُهُمْ فِى الْمُبْهَماتِ عَلى آرائِهِمْ، کَاَنَّ کُلَّ امْرِئ مِنْهُمْ اِمامُ نَفْسِهِ، قَدْ اَخَذَ مِنْها فیما یَرى بِعُرًى ثِقات، وَ اَسْباب مُحْکَمات.

پس از حمد حق، خداوند سرکشان هیچ روزگارى را درهم نشکست مگر پس از مهلت دادن و آسایش، و شکستگى هیچ امّتى را جبران ننمود مگر بعد از تنگنایى و سختى و رنج، و درسختى هایى که به سوى آن مى روید، و در حوادثى که پشت سر گذاشتید عبرتهاست. هر صاحبِ دلى خردمند نیست، و هر صاحب گوشى شنوا نمى باشد، و هر چشم دارى بینایى ندارد. عجبا! چرا در عجب نباشم از اشتباه کاریهاى این فرقه ها با اختلاف دلایلى که در دینشان دارند؟! از اثر هیچ پیامبرى پیروى نمى کنند، و به عمل هیچ جانشینى اقتدا نمى نمایند، و به هیچ غیبى ایمان نمى آورند، و از هیچ عیبى عفّت نمی ورزند. به شبهات عمل مى کنند، و در شهوات سیر مى نمایند. معروف در میان آنان چیزى است که خود معروف دانند، و منکر نزدشان همان است که خود منکر مى دانند. پناهگاهشان در مشکلاتْ خودشان هستند،و اعتمادشان در امور مبهم بر رأى و نظرشان است، گویى هر کدام از آنان امام خود است، و هر شخصى گمان مى کند در آرائش به ریسمانهاى محکم و سبب هاى استوار چنگ زده است.

نهج البلاغه ( ترجمه استاد حسین انصاریان )خطبه ۸۷ - خطبه در بیان هلاکت مردم