بِسْمِ اللَّهِ قاِصمِ الجَّبارینَ مُبیرِ الظّالِمینَ

نشانی:

جمهوری اسلامی ایران عزیزتر از جان - تهران

برقراری ارتباط با ما از مسیرهای زیر :

فرازهایی از ترجمه سخنرانی سید حسن نصرالله، دبیر کل حزب الله لبنان، به مناسبت نیمه‌ی شعبان

فرازهایی از ترجمه سخنرانی سید حسن نصرالله، دبیر کل حزب الله لبنان، به مناسبت نیمه‌ی شعبان

 ...

به کسانی که از خارج لبنان به بنده نامه نوشتند و گفتند نتوانسته‌اند برای مشارکت در نبرد انسانی با این بیماری در لبنان حضور پیدا کنند، می‌گویم: هر جا هستید، اگر می‌توانید به مردم کمک و از آن‌ها و سلامتشان پاسدرای کنید، این کار را بکنید چون این نبرد در واقع نبرد بشریت و یک نبرد انسانی، اخلاقی، عاطفی، وجدانی و ایمانی بدون مرز و فراملی است و هیچ وابستگی نژادی، سیاسی، دینی و… ندارد.
وقتی انسان نمی‌تواند یا به دشواری می‌تواند درک کند چه اتفاقی در حال وقوع است یا پیش‌بینی کند چه اتفاقی رخ خواهد داد، گاهی به این شیوه‌ها [طالع‌بینی، خواب، پیش‌بینی آینده و…] پناه می‌برد. این وضعیت و شرایط گاهی بستر را حتی در زمینه‌های علمی، فکری، اخلاقی، تربیتی، ایمانی و معنوی برای رویکردهای درست و صحیح و تبدیل تهدید به فرصت فراهم می‌کند اما متأسفانه گاهی نیز زمینه را برای گمراهی، فریب، دروغ و بازی با عواطف و احساسات و گمراه کردن و تباه کردن مردم فراهم می‌آورد. باید شدیدا به این نیز توجه شود. به‌ویژه وقتی این حوادث به وعده‌ی الهی و موضوعات مرتبط با امام مهدی(علیه السلام) یا حضرت مسیح(علیه السلام) یا آینده‌ی بشریت ربط داده می‌شود. این‌جا موضوع بیش از همیشه پیچیده و خطرناک می‌شود.
مسیر ما در حزب الله سال ۱۹۸۲ آغاز شد. حزب الله را افراد محدود و معینی تأسیس نکردند. تعدادمان زیاد بود. حزب الله را یک نسل تأسیس کردند. اکثریت قاطع نسل مؤسس حزب الله شاگردان یا شاگرد شاگردان امام شهید صدر بودند. اکثریت قاطعشان مقلد ایشان بودند. مرجع تقلیدشان بود. ایشان مرجع دینی‌شان بود. وقتی می‌گویم اکثریت قاطع [و نمی‌گویم همگی] از باب احتیاط است. همچنین اکثریت قاطعشان پیرو مکتب فکری ایشان بودند و به رهبری فکری و سیاسی ایشان در امت باور داشتند. چنین افرادی اکثریت قاطع نسل مؤسس این جنبش دنباله‌دار ایمانی جهادی پربرکت را تشکیل می‌دادند. و این‌ها همان کسانی هستند که به عنوان اولین نفرات به فراخوان مخلصانه‌ی امام شهید صدر گوش سپردند؛ فراخوانی که شهید صدر در آن به ذوب شدن در امام خمینی فرا می‌خواند چنان‌که امام خمینی در اسلام ذوب شده بود. این نسل در امام و ولایت و رهبری امام ذوب شدند و به بخش جدایی‌ناپذیر این پروژه‌ی عظیم تبدیل شدند که ان‌شاءالله زمین را برای صاحب امشب، شب نیمه‌ی شعبان و این مناسبت آماده می‌کند.
الآن مثلا در برخی محفل‌های ما می‌گویند حضرت آقا(حفظه الله) سید خراسانی است. همه‌ی ما دوست داریم و امیدواریم و می‌گوییم کاش این‌طور باشد و دعا می‌کنیم همین باشد. صفات [نیک] ایشان از صفات موجود در روایات برای سید خراسانی هم بالاتر است اما هیچ کس نمی‌تواند بیاید به مردم قاطعانه بگوید که حضرت آقا، خراسانی است. یا فلانی یمانی است. یا فلانی… مگر همین حرف را در مورد امام خمینی(رضوان الله تعالی علیه) نزدند؟ گفتند خراسان یعنی همه‌ی ایران، پس امام خمینی سید خراسانی است. اما امام از دنیا رفتند. ما نمی‌دانیم این موضوع [یعنی غیبت] قرار است یک، دو، پنجاه، صد یا دویست سال یا بیش‌تر و کم‌تر ادامه پیدا کند. الله اعلم. وقتی ما این ویژگی‌ها را روی افراد تطبیق می‌دهیم اما مدتی بعد این افراد را از دست می‌دهیم… یا مثلا… مشکلی ندارد صریح صحبت کنم. ما روایتی داریم که هر کس خبر مرگ عبدالله را به من بدهد، من نیز به او بشارت می‌دهم که پادشاهی برای سالیان تمام می‌شود و هر حاکمی تنها چند ماه حکومت خواهد کرد. خب، نشستند و منتظر عبدالله ماندند و ماندند و ماندند. بعد برخی از مردم زمان ما به این نتیجه رسیدند که عبدالله مثلا همان پادشاه حجاز است. خب، ملک عبدالله فوت کرد و جانشینش آمد. سال اول که نمرد. الآن هم سال دوم و سوم است. پس آن تمام شدن دوره‌ی پادشاهی برای سالیان و حکومت‌های چندماهه کجا رفت؟ ...

منبع : مقاومت اسلامی لبنان | http://www.moqawama.ir

۰ نظر
آقای علی عسگری! این تذهبون؟

آقای علی عسگری! این تذهبون؟

نامه‌ انتقادی سردار غیب پرور به عبدالعلی علی‌عسگری ریاست سازمان صدا و سیما

برادر ارجمند جناب آقای علی‌عسگری
سلام علیکم

با آرزوی توفیقات بیشتر برای جنابعالی و مجموعه رسانه ملی نکاتی به نظر رسید که مشفقانه با شما در میان می‌گذارم. بیش از یک سال است که در کنار کار‌های خوب رسانه ملی، مواردی مشاهده می‌شود که قابل هضم و پذیرش برای نیرو‌های انقلاب نیست، در ادبیات امام و خلف صالحش (امام خامنه‌ای عزیز) قرار بود رسانه ملی به دانشگاه انسان‌ساز و مؤثرترین مرکز نشر معارف و ارزش‌های انقلاب اسلامی تبدیل شود؛ بلکه نقطه ثقل و گرانیگاه فرهنگی کشور در صداوسیما باشد. همگان از مشرب رسانه رفع عطش کنند و در دایره فرهنگ و تربیت حرف اول را صداوسیما بشنویم. قرار بود شما الگو باشید؛ نه‌تنها برای ایرانیان بلکه برای مردمان منطقه و جهان، قرار بود رسانه ملی روح و روان انسان‌ها را مدیریت کند.

آقای علی‌عسگری خود قضاوت کنید وضعیت فعلی رسانه چیست و کجاست؟ آیا شما در طراز انقلاب اسلامی تلاش می‌کنید؟ در سریال‌ها چه اتفاقات تربیتی و ارزشی را می‌توانید ارائه دهید؟ معرف جامعه ایران اسلامی کدام سریال است؟ یکی را آدرس دهید. به بوی باران دلخوش کنیم که در آن قتل پشت قتل را نمایش دادید و بقیه قضایا در این مجموعه یا به سریال کاملاً ضد اخلاقی پایتخت؟ یا به سریالی که قرص می‌خورند و اموال مردم را غارت می‌کنند؟ که حتی یک پیام فرهنگی را در آن نمی‌توان دید یا به سریال‌هایی که لودگی را سرمشق قرار داده و زندگی‌های لوکس را ترویج می‌کنند؟

در شرایط سخت اقتصادی آیا تبلیغ اشرافی‌گری رواست؟ چقدر مردمانی که خانه‌های شیک و لوازم زندگی لوکس را می‌بیند و حسرت می‌خورند که بخشی از نقش‌آفرینان این فیلم‌ها معمولاً کسانی هستند که دل در گرو کشور و انقلاب ندارند.

آقای علی عسگری! این تذهبون؟

آیا مسئولین رسانه ملی می‌دانند یا در غفلتند؟ یا خدای نکرده بگوییم جریان نفوذ اتفاق افتاده است؟

جناب آقای عسگری نوشتن این جمله تلخ است، خدا می‌داند تلخ است، ولی به نظرم می‌آید کلاف کار از دست شما خارج شده است.

چگونه است در برنامه زنده بازیگری نه‌چندان مطرح می‌آید و همه چیز را زیر سؤال برده و به گونه‌ای که شما مجبور می‌شوید آنتن را قطع کنید (فرمول یک و سخنان نسنجیده امیرحسین رستمی)، چرا دقت نیست؟ همان شب با مدیر شبکه یک آقای زین‌العابدین تلفنی صحبت کردم، ولی دیگر فایده‌ای نداشت.

از سوی دیگر بعضی از مدیران مؤمن و انقلابی را زیر سؤال می‌برید (تهران ۲۰) به گونه‌ای که این چهره‌های خدوم را وادار به واکنش می‌نمایید. مگر در این نظام چند نفر مدیر انقلابی مانند مهندس فتاح یا سردار جلالی داریم؟

برادر ارجمند برای خدا یا اصلاح کنید یا واگذار نمایید. این انقلاب به برکت خون شهیدان پیروز شد و به ثمر نشست که خط مبارک و سرخ آنان هنوز تداوم دارد که شهید سرافراز قاسم سلیمانی از آن جمله است. شما امانتدارید؛ بگذارید تاریخ راجع به شما خوب قضاوت کند. به نیرو‌های مؤمن و انقلابی میدان دهید، مجاهدانه جلوی خط ضد انقلاب و نفوذی بایستید و به نصرت الهی مطمئن باشید از اینکه این قلم قدری تند و تلخ بود بر این برادرتان خرده نگیرید که جز عمل به وظیفه شرعی چیزی در ذهن و قلبم نبوده و نیست.

برادر شما غلامحسین غیب‌پرور

منبع: خبرگزاری دفاع مقدس | https://defapress.ir

۰ نظر
نابودی یک سرمایه ملی ، حجوم موفق دشمن به مرز های کشور

نابودی یک سرمایه ملی ، حجوم موفق دشمن به مرز های کشور

صدا و سیما داعیه دار پاسداری از زبان فارسی است! مجری، کارشناس، برنامه ساز و فیلم و سریالی نیست، مگر اینکه مروج کاربرد واژگان اجنبی انگلیسی است. مثال های این وضع از زیاد هم فراتر رفته است. برای نمونه برنامه "دورهمی" امکان ندارد که مجری و مهمانان در هر پنج جمله خود حداقل از دو واژه اجنبی استفاده نکنند (اگر خیلی آسان بگیرم و گرنه به نظر بیشتر می رسد). برنامه طبیب، فرمول یک . . . و البته یکی دوتا نیستند.

برخی کلمات بسیار پرکاربرد در صدا وسیما که استفاده از آنها عادی شده و در حال رواج در بین مردم هستند از این قبیل هستند:

TIME, luxury, SEARCH, option, OK, social, scale, SIZE, COMMENT, RISK, highrisk, highlight, BOLD, PLAY, back, FEEDBACK, App, APPLICATION, NORMAL, BASE, CANCEL, Talent, PAGE, SURPRISE, Forward, FOLLOWER, Follow, SEND, memory, Nostalgic, Folklore, CLASS, Seen, Location, Position, CHARACTER, ADD, guideline, LINE, LINK, Headline, TEST, Change, Challenge, TARGET, Attack, Point, Gift, System, strategy, Style, Model, Chart, Algorithm, message, Type, process, Form, sensitive, parameter, MIX, error, RISK, DATA, STRESS, EDIT, FILTER, Focus, ZOOM, GAME, FILE, MENU, Lifestyle, Fix, Cover, Normal, norm, CASE, Range, ITEM, Supper, Hyper, selfy, FONT, Factor- OFF - ON

-   . . .

کلماتی بسیار معمولی و نه تخصصی که معادل های فارسی بسیاری دارد.

البته شاید شما هم یکی از کسانی باشید که از این کلمات استفاده می کنید. این یعنی دشمن توانسته از سنگر فکر زبانی شما عبور کند! و نزدیک است دیوار کوتاه زبان فارسی بریزد.

از طرفی نرم افزارهای پیام رسان اجنبی به این موضوع و همه گیری آن کمک کرده اند. انگار استفاده از این واژه ها باعث می شود شخص با سوادتر به نظر برسد.

آیا زبان فارسی مشکلی دارد؟ نه بلکه شاید هم زبان فکری ما مشکل دارد. چند سالی است که صدا و سیما عملا خواسته یا ناخواسته در حال تخریب زبان فارسی است. به چه شکل ؟

تمام افرادی که صدا و تصویرشان در تلویزیون و رادیو دیده و شنیده می‌شود در حال وارد کردن کلمات بیگانه و غریب به زبان فارسی هستند.

به صدا و سیمایی که معلوم نیست چگونه مدیریت می شود و کمر به نابودی فرهنگ ایرانی - اسلامی با ساخت سریال ها و پخش فیلم های سخیف و عملا بی محتوا، نامناسب و پر از هنجار شکنی کرده امیدی نیست.

قبلا این بهانه برای این اشخاص وجود داشت که بسیاری از اصطلاحات علمی توسط فرهنگستان ادب فارسی برگردان نمی‌شود اما امروز فراتر رفته به طوری که عمومی‌ترین و عادی‌ترین کلمات در حال جایگزینی است آن هم با زشت‌ترین کلمات از زشت‌ترین زبان دنیا، آلوده کردن زبان فارسی به استعمار انگلیسی آیا یک عمل عمدی است؟ چه کسی پاسخگو است؟برای مثال آیا ما کلماتی مانند استعداد، توانایی، ویژگی ، خاصیت و . . . در زبان فارسی نداریم که فارسی را به کلمه talent آلوده می‌کنند؟

آیا time یک کلمه فارسی است؟ چند بار در روز و به چه بهانه هایی از این کلمه استفاده می شود؟ روز ، ساعت ، دقیقه ، هفته، لحظه، دفعه (این دفعه، آن دفعه) ، بار (این بار، آن بار) دفعات قبل، دفعات بعد، فردا، کی، چه وقت، چه روزی ، . . .

اصلا آیا خود انگلیسی زبان ها با این محدوده وسیع از این واژه time بهره برداری کرده اند؟

کم نیستند کشورهایی که به دست خودشان اما با نفوذ فرهنگی استعمارگران خط نوشتاری یا زبان گفتاریشان و یا هر دو را قلب به انگلیسی یا فرانسوی با گویش محلی کردند. قبل از این که سرمایه از دست برود کاری جدی لازم است. برخورد مقامات قضایی و اقدام جدی رسانه ملی، مجلس ... و هر جایی که توان و دست در کار فرهنگ دارد.

آیا لازم است بگویم که چند بار حضرت آیت الله امام خامنه ای، این مورد را گوشزد کرده اند؟ پاسداری و محافظت و غنی کردن زبان فارسی آیا کار کوچکی است؟ این یک شوخی است؟ چرا همیشه با این مورد به چشم موضوعی بی اهمیت و شوخی نگاه می شود؟ آیا قرار نیست بر طبق امر رهبری ، روزی برسد که زبان علمی و عمومی جهان زبان فارسی شود؟ با این رویه به آنجا می رسیم؟؟؟

کسی پاسخگو هست؟ هیچ کس جوابی ندارد و هیچ کس توجهی نمی کند. این یک ویروس است ، یک “شبیخون فرهنگی” که آرام وارد می شود خونریزی ندارد اما درد و مرگ دارد. اول با اسب تروایی با عنوان “این یک اصطلاح است” وارد شد حالا دارد کلمات معمولی را از بین می برد.

زبان فارسی یکی از مرزهای کشور ما است.

از این مطلب در بخش فارس من (خبرگزاری فارس) حمایت کنید


مراجعه شود به:

زبان فارسی

مرجعیت زبان فارسی

شبیخون فرهنگی

آموزش پویانمایی: جلسه چهارم

آموزش پویانمایی: جلسه چهارم

سه شنبه ۱۱ مهر ۱۴۰۲

به نام خداوند بخشنده مهربان

این مجموعه آموزش پویانمایی، صلواتی است. برای سلامتی و فرج آقا امام زمان (عجل الله تعالی) و شفای همه بیماران صلوات بفرستید.

مفهوم زمان بندی و فاصله گذاری 

توهم حرکت:
قبل از اینکه به سراغ زمان بندی پویانمایی برویم، بهتر است کمی به این اصل که زیربنای فیلم و پویانمایی است اشاره کنیم که چگونه «توهم حرکت» در جایی که هیچ حرکتی وجود ندارد حاصل می شود. این پدیده شگفت انگیز به عنوان ماندگاری بینایی شناخته می شود و از این طریق است که تصاویر متحرک ساخته شده از قاب های (frames) جداگانه را روی یک نوار فیلم تجربه می کنیم. راز این توهم را باید در توانایی چشمگیر بخشی از چشم انسان جستجو کرد. شبکیه چشم، به واسطه حفظ لحظه ای تصاویر دریافتی، عامل ایجاد این توهم دید است. چشم انسان را می توان به دوربین عکاسی تشبیه کرد. شبکیه جعبه تاریک این دوربین است. با تابیدن باریکه نوری که از دریچه این جعبه (مردمک) وارد می شود تصویر روی شبکیه ظاهر می شود. اگر تابش نور قطع شود، این تصویر برای زمان کوتاهی

۰ نظر
ادامه از اینجا
آموزش پویانمایی: جلسه سوم

آموزش پویانمایی: جلسه سوم

يكشنبه ۹ مهر ۱۴۰۲

به نام خداوند بخشنده مهربان

این مجموعه آموزش پویانمایی، صلواتی است. برای سلامتی و فرج آقا امام زمان (عجل الله تعالی) و شفای همه بیماران صلوات بفرستید.

ابزار کار

ساختن پویانمایی هرگز ساده نبوده اما بسته به ابزار و تجهیزاتی که انتخاب می کنید می تواند پیچیده تر هم بشود. بالاخره باید بتوانید حاصل آن چه را قاب به قاب رسم می کنید، ببیند، پس باید وسیله ای داشته باشید تا آن را ضبط و پخش کنید. قبل از اینکه دست به جیب شوید اول نگاهی به داشته هایتان بیاندازید. سعی کنید این اولین قدم (یادگیری پویانمایی) را کم هزینه بردارید و از آنچه دارید استفاده کنید.
برای ساخت یک پویانمایی به روش سنتی، به میز نور، دوربین، پایه نگهدارنده مخصوص دوربین نیاز دارید، به علاوه دستگاه ذخیره و تبدیل عکس به فیلم. البته شرایط مثل گذشته نیست و خیلی چیزها تغییر کرده است. یک اسنکر می تواند جای دوربین و سه پایه را بگیرد. تصاویر اسکن شده، در رایانه، با نرم افزار تدوین به فیلم تبدیل می شوند. با این حال همیشه همه چیز مهیا نیست. اما اصلاَ مهم نیست...

۰ نظر
ادامه از اینجا

خدمات فِکرِ مُجَسَّم:

طراحی قالب بیان
طراحی نشان (Logo)
تصویرسازی
نقاشی دیجیتال
کاریکاتور
طراحی کارت ویزیت
ویرایش و ترمیم عکس

اَمّا بَعْدُ، فَاِنَّ اللّهَ لَمْ یَقْصِمْ جَبّارِى دَهْر قَطُّ اِلاّ بَعْدَ تَمْهیل وَ رَخاء، وَ لَمْ یَجْبُرْ عَظْمَ اَحَد مِنَ الاُْمَمِ اِلاّ بَعْدَ اَزْل وَ بَلاء، وَ فى دُونِ مَا اسْتَقْبَلْتُمْ مِنْ عَتْب، وَما اسْتَدْبَرْتُمْ مِنْ خَطْب مُعْتَبَرٌ. وَ ما کُلُّ ذى قَلْب بِلَبیب، وَلا کُلُّ ذى سَمْع بِسَمیع، وَلا کُلُّ ذى ناظِر بِبَصیــر. فَیاعَجَباً ـ وَ مالِىَ لا اَعْجَبُ ـ مِنْ خَطَاِ هذِهِ الْفِرَقِ عَلَى اخْتِلافِ حُجَجِها فى دینِها؟! لایَقْتَصُّونَ اَثَرَ نَبِىٍّ، وَلایَقْتَدُونَ بِعَمَلِ وَصِىٍّ، وَلا یُؤْمِنُونَ بِغَیْب، وَلا یَعِفُّونَ عَنْ عَیْب. یَعْمَلُونَ فِى الشُّبُهاتِ، وَ یَسیرُونَ فِى الشَّهَواتِ. الْمَعْرُوفُ فیهِمْ ما عَرَفُوا، وَالْمُنْکَرُ عِنْدَهُمْ ما اَنْکَرُوا. مَفْزَعُهُمْ فِى الْمُعْضِلاتِ اِلى اَنْفُسِهِمْ، وَ تَعْویلُهُمْ فِى الْمُبْهَماتِ عَلى آرائِهِمْ، کَاَنَّ کُلَّ امْرِئ مِنْهُمْ اِمامُ نَفْسِهِ، قَدْ اَخَذَ مِنْها فیما یَرى بِعُرًى ثِقات، وَ اَسْباب مُحْکَمات.

پس از حمد حق، خداوند سرکشان هیچ روزگارى را درهم نشکست مگر پس از مهلت دادن و آسایش، و شکستگى هیچ امّتى را جبران ننمود مگر بعد از تنگنایى و سختى و رنج، و درسختى هایى که به سوى آن مى روید، و در حوادثى که پشت سر گذاشتید عبرتهاست. هر صاحبِ دلى خردمند نیست، و هر صاحب گوشى شنوا نمى باشد، و هر چشم دارى بینایى ندارد. عجبا! چرا در عجب نباشم از اشتباه کاریهاى این فرقه ها با اختلاف دلایلى که در دینشان دارند؟! از اثر هیچ پیامبرى پیروى نمى کنند، و به عمل هیچ جانشینى اقتدا نمى نمایند، و به هیچ غیبى ایمان نمى آورند، و از هیچ عیبى عفّت نمی ورزند. به شبهات عمل مى کنند، و در شهوات سیر مى نمایند. معروف در میان آنان چیزى است که خود معروف دانند، و منکر نزدشان همان است که خود منکر مى دانند. پناهگاهشان در مشکلاتْ خودشان هستند،و اعتمادشان در امور مبهم بر رأى و نظرشان است، گویى هر کدام از آنان امام خود است، و هر شخصى گمان مى کند در آرائش به ریسمانهاى محکم و سبب هاى استوار چنگ زده است.

نهج البلاغه ( ترجمه استاد حسین انصاریان )خطبه ۸۷ - خطبه در بیان هلاکت مردم