در جواب افرادی که قاتل‌های جایزه‌بگیر و اغتشاشگر، ایشان را به یاد قهرمانان کتاب شاهنامه فردوسی می‌اندازد!!!

شاهنامه لبریز از مردان نیک و مدح خصلت های خوب و ستودنی پهلوانان است و در کنار خلق نیکو، محافظت از خاک وطن و روحیه پهلوانیِ مردانِ دلیر باغیرت را می ستاید و همواره ستیزه‌جویی، خشم، دروغ و بیدادگری را نکوهش می‌کند.
شخصیت های این کتاب کهن و پرارزش، به دست فردوسی خلق نشده اند بلکه او از منابعی مثل شاهنامه ابومنصوری و تاریخ بهره گرفته است.
زندگی حکیم فردوسی، در دوران شکوفایی تمدن اسلامی و گسترش شیعه در جهان اسلام است و همچنین اوج تحرک علمی و نشاط شیعیان که این امر به کام مخالفان و دشمنان حضرت امیرالمومنین علی علیه السلام تلخ بود!
در همین دوران است فردوسی که شاهنامه را بر مبنای کتب پیشین و تاریخ ایران می‌نویسد صفحات آغازینِ کتاب را به تمامی از زبان دل خود بازگو می‌کند. بخش های آغازین کتاب شاهنامه، با ستایش خدا آغاز و با بیان چگونگی آفرینش عالم و آفرینش مردم ادامه می‌یابد (که برگرفته از آیات قرآن صامت و خطبه های قرآن ناطق یعنی حضرت امیرالمومنین علی علیه السلام است). تا به اینجا میرسد:
و گر دل نخواهی که باشد نژند
نخواهی که دائم بوی مستمند
به گفتار پیغمبرت راه جوی
دل از تیرگی‌ها بدین آب شوی
چه گفت آن خداوند تنزیل و وحی
خداوند امر و خداوند نهی

سپس به مدح و ستایش پیامبر و دین اسلام، و پس از ذکر نام خلفا، در ابیات زیادی به وصف صفات و بیان جایگاه امیرالمومنین علی علیه السلام می‌پردازد. شورِ ستایش از حضرت امیر در سخن فردوسی در اینجا اوج می‌گیرد:

گواهی دهم کاین سخن‌ها ز اوست
تو گویی دو گوشم پر آواز اوست

و سخنش را به اینجا میرساند که

گرت زین بد آید گناه من است
چنین است و این دین و راه من است
بر این زادم و هم بر این بگذرم
چنان دان که خاک پی حیدرم
دلت گر به راه خطا مایل است
تو را دشمن اندر جهان خود دل است
نباشد جز از بی‌پدر دشمنش
که یزدان به آتش بسوزد تنش
هر آنکس که در جانش بغض علی است
از او زارتر در جهان زار کی است.

با این اوصاف کسانی که تا به حال دشمن جمهوری اسلامی بوده اند از حالا دشمن حکیم ابوالقاسم فردوسی هم می‌شوند. اگر زنده بود علیه‌اش هشتک میزدند و مرگ و لعنت برایش می‌فرستادند!