بِسْمِ اللَّهِ قاِصمِ الجَّبارینَ مُبیرِ الظّالِمینَ

نشانی:

جمهوری اسلامی ایران عزیزتر از جان - تهران

برقراری ارتباط با ما از مسیرهای زیر :

۵۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «امام خامنه ای» ثبت شده است

من و هزاران هزار امثال من، فدای بقای دین؛ چه اهمیتی دارد!؟ دین باید اجرا شود

من و هزاران هزار امثال من، فدای بقای دین؛ چه اهمیتی دارد!؟ دین باید اجرا شود

بیانات حضرت آیت الله امام خامنه ای در تاریخ ۱۳۷۸/۰۱/۱۶

غدیر در آثار اسلامی ما به «عیداللَّه‌الاکبر» (۱)، «یوم العهد المعهود» (۲) و «یوم المیثاق المأخوذ» (۳) تعبیر شده است. این تعبیرات که نشان دهنده تأکید و اهتمامی خاص به این روز شریف است، خصوصیتش در مسأله ولایت است. آن عاملی که در اسلام ضامن اجرای احکام است، حکومت اسلامی و حاکمیت احکام قرآن است، والّا اگر آحاد مردم، ایمان و عقیده و عمل شخصی داشته باشند، لیکن حاکمیت - چه در مرحله قانونگذاری و چه در مرحله اجرا - در دست دیگران باشد، تحقّق اسلام در آن جامعه، به انصاف آن دیگران بستگی دارد. اگر آنها افراد بی‌انصافی بودند، مسلمانان همان وضعی را پیدا میکنند که شما امروز در کوزوو، دیروز در بوسنی و هرزگوین، دیروز و امروز در فلسطین و در جاهای دیگر شاهدش بوده‌اید و هستید - ما هم در ایرانِ مسلمانِ عریق و عمیق خودمان، سالهای متمادی همین را مشاهده میکردیم - اما چنانچه حکّام، قدری با انصاف باشند، اجازه خواهند داد که این مسلمانان به قدر دایره خانه خودشان - یا حدّاکثر ارتباطات محلّه‌ای - چیزهایی از اسلام را رعایت کنند؛ ولی اسلام نخواهد بود!
«و ما ارسلنا من رسول الا لیطاع باذن‌اللَّه» (۴)؛ مسأله حکومت، اساس قضایای همه پیغمبران بوده است. حال بعضی کسان دوست دارند که حرفهای موهوم و رد شده و غلط را در قالبهای علی‌الظّاهر نو بیان کنند! آنها میگویند که اگر دین، حکومت پیدا کند، قداست خود را از دست میدهد! قداست یعنی چه؟ آیا قداست یعنی این‌که کسی یک چیز بیخاصیت، یک نام، یا یک حیثیّت اعتباری و بیحقیقت را به خود ببندد؟ این قداست خواهد شد!؟ قداستِ حقیقی این است که حقیقتی در میان مردم، بر زندگی و بر روابط مردم، بر امور دنیا و آخرت مردم، اثر خوب بگذارد و زندگی را اصلاح کند. این، دین است؛ اگر دینی توانست این کار را بکند، قداست متعلّق به آن است.
حال به فرض، زید و عمروی که در موضع حکومت در این دین قرار گرفته‌اند، به‌وسیله عدّه‌ای مورد تهمت، اهانت و دشنام هم قرار بگیرند؛ مانعی ندارد. افراد، انسانها، من و هزاران هزار امثال من، فدای بقای دین؛ چه اهمیتی دارد!؟ دین باید اجرا شود، دین باید

۰ نظر
ادامه از اینجا
حقوق بشر شیطان و شیطان پرستان

حقوق بشر شیطان و شیطان پرستان

پرواز مسافربری شماره‌ی ۶۵۵ هواپیمایی جمهوری اسلامی ایران در تاریخ ۱۲ تیر ۱۳۶۷ (۳ ژوئیه ۱۹۸۸ میلادی) از بندرعباس به مقصد دبی در حرکت بود که با شلیک موشک هدایت‌شونده از ناو یواس‌اس وینسنس متعلق به نیروی دریایی ایالات متحده‌ی آمریکا بر فراز خلیج فارس سرنگون شد و تمامی ۲۹۰ سرنشین آن که ۶۶ نفر از آن‌ها کودک بودند، جان باختند.

امروز دنیا یک به یک تعداد قربانیان کرونا را در سراسرجهان میشمارد، امّا هیچ کس نپرسیده و نمیپرسد قاتل و مسئول صدها هزار شهید و اسیر و مفقود در کشورهایی که آمریکا و اروپا در آن آتش جنگ را روشن کرده‌اند کیست؟ مسئول این همه خون بناحق ریخته در افغانستان، یمن، لیبی، عراق، سوریه و دیگر کشورها کیست؟ مسئول این همه جنایت و غصب و تخریب و ظلم در فلسطین کیست؟ چرا هیچ کس این میلیون‌ها کودک و زن و مردِ مظلوم در جهان اسلام را شمارش نکرد؟ چرا کسی قتل‌عام شدن مسلمانان را تسلیت نمیگوید؟ چرا میلیون‌ها فلسطینی باید هفتاد سال از خانه و کاشانه‌ِی خود دور بوده و در تبعید به سر برند؟ و چرا قدس شریف -قبله‌ی اوّل مسلمانان- باید مورد اهانت قرار گیرد؟ سازمان به اصطلاح ملل به وظیفه‌ی خود عمل نمیکند و نهادهای به اصطلاح حقوق بشری مُرده‌اند. شعار «دفاع از حقوق کودک و زن» شامل کودکان و زنان مظلوم یمن و فلسطین نمیشود. این ‌چنین است وضع قدرتهای ظالم غربی و مجامع وابسته‌ی جهانی؛ وضع برخی دولتهای دنباله‌رو آنان در منطقه هم در بی‌آبرویی و رسوایی بدتر از آن است که به بیان آید.

۱۳۹۹/۰۳/۰۲سخنرانی تلویزیونی به مناسبت روز جهانی قدس

حضور آمریکا در این منطقه‌ی ما جز شر و فساد هیچ اثری نداشته؛ پا در این منطقه گذاشتند، با خودشان شر و فساد آوردند. هر جایی که قدم میگذارند یا ناامنی است یا جنگ داخلی است یا کارهایی از قبیل ایجاد داعش است؛ ما میخواهیم چهره‌ی واقعی آمریکا دیده بشود، ملّتهای مسلمان بفهمند چهره‌ی واقعی آمریکا چیست و کیست و پشت این ظواهر طرف‌داری از دموکراسی و حقوق بشر و این حرفهای دروغ و نفاق‌آلودی که میزنند چیست؛ مردم باید این را بفهمند.

۱۳۹۸/۰۸/۲۴ بیانات در دیدار مسئولان نظام و میهمانان کنفرانس وحدت اسلامى‌

پیام تلفنی درباره سرنگونی هواپیمای مسافربری ایران توسط ناو آمریکایی۱۳۶۷/۰۴/۱۲

بسم الله الرّحمن الرّحیم  ملت عزیز ایران، برادران و خواهران، حادثه‌ی عظیم و فاجعه‌آمیز حمله به هواپیمای مسافری و کشتار مظلومانه‌ی صدها مرد و زن و کودک مسافر نشان‌دهنده‌ی خشم و کینه‌ی دیوانه‌وار آمریکا نسبت به انقلاب و نظام اسلامی ماست. نشان‌دهنده‌ی آن است که شیطان بزرگ در رویاروئی با اسلام تا سقوط در لجنزار وحشیانه‌ترین جنایات پیشرفته است. نشان‌دهنده‌ی آن است که دستگاه استکبار پلید از ترفندهای سیاسی و تبلیغاتی و نظامی خود علیه ایران اسلامی طرْفی نبسته و اکنون برای دشمنی کردن راهی جز تروریسم خشن و فضاحت‌بار نمیشناسد. همچنین نشان‌دهنده‌ی عمق فاجعه‌ای است که امروز بشریت با آن روبروست؛ یعنی این‌که دولتی مدعی تمدن با آن همه پرگویی ریاکارانه درباب حقوق بشر و تظاهر به مخالفت با تروریسم چگونه محصول پیشرفتهای بشری را در راه عملی چنین خجلت‌آور به کار میبرد و صدها مسافر را در فضای مجاز و معمولی، چنین بیرحمانه و قساوت‌آمیز به آتش میکشد و صدها خانواده را در داغ عزیزان خود به ماتم مینشاند.  این دولت آمریکا و شخص ریگان رئیس جمهور آمریکاست که من اکنون بنام ملت ایران او را و آن دولت را به عنوان جنایتکار و قاتل معرفی میکنم و این را همچون پیامی از سوی یک ملت انقلابی که در راه عقیده و آزادی و استقلال خود شجاعانه مبارزه میکند، برای مردم آزاده‌ی جهان و برای افکار عمومی ملت آمریکا و نیز برای نسلهای آینده‌ی تاریخ میفرستم. ملت عزیز ایران ما در مبارزه‌ی بزرگ خود و برای حفظ شرف و استقلال خود شهدای زیادی داده و بهای سنگینی پرداخته‌ایم؛ اما در این مبارزه تاکنون پیروز شده‌ایم. خشم دشمن دلیل پیروزی ماست و ارتکاب جنایت هولناک و فضاحت‌آمیزی که آمریکا دیروز مرتکب شد دلیل دیگری است بر ناتوانی شیطان بزرگ از این‌که ملت ما را در صحنه‌ی سیاسی به عقب‌نشینی وادار سازد.  ما با نیروی معنوی و لایزالی که از ایمان و حقانیت خود داریم صحنه‌ی مبارزه با شیطان بزرگ را ترک نخواهیم گفت و مطمئنیم که حسرت غلبه بر اسلام را به دل دشمن خواهیم گذاشت. ما به دنیا اعلام میکنیم که ملت ما برای حفظ استقلال خود و برای عقیده‌ی خود آماده است که همچنان با زورگوئیهای دنیای استکباری و تجاوزگری آمریکا مبارزه کند. این مبارزه‌ای مظلومانه اما شجاعانه و افتخارآمیز است و بنابر تجربه‌ی تاریخ از پیروزی نهائی برخوردار خواهد شد. ما بااطمینان کامل میگوئیم که رژیم استکباری آمریکا با آسیب‌پذیریهای خود تاب مقابله با یک ملت مؤمن، شجاع، فداکار و خداجوی را نخواهد داشت و ناگزیر به عجز و عقب‌نشینی خود اعتراف خواهد کرد. ما همچنین اخطار میکنیم که دولت آمریکا باید عواقب این جنایت اخیر خود در خلیج فارس را تحمل کند و مسؤولیت هر پیش‌آمدی در دنبال این عمل فاجعه‌بار با آن دولت و شخص رئیس جمهور آمریکاست.  این‌جانب حادثه‌ی غم‌انگیز شهادت جمعی از مسافرین بیدفاع را به رهبر عظیم و پدر عزیزمان و نیز به همه‌ی ملت ایران و بویژه به خانواده‌های مصیبت‌دیده تسلیت میگویم و از خداوند برای آنان صبر و مقاومت و آرامش قلبی و روحی مسألت میکنم. والسّلام علیکم و رحمةالله و برکاته

منبع : farsi.khamenei.ir

۰ نظر
علی را عدلش به خاک و خون غلطاند

علی را عدلش به خاک و خون غلطاند

خوشبختانه فضائل و مناقب آن حضرت مثل دریای عظیمی است که از هر طرف که وارد بشویم و هر رشته‌ای از رشته‌های مَحامد بشری را مطرح بکنیم، فیض عظیمی را خواهیم برد. یکی از جوان‌های آل زبیر -که آل زبیر معروف بودند به دشمنی با امیرالمؤمنین- عبداللَّه ‌بن ‌زبیر، حتی در جنگ جمل هم به عنوان یک چهره‌ای معرفی شد که پدرش زبیر را وادار میکرد به ادامه‌ی جنگ با امیرالمؤمنین. بعدها هم خاندان زبیر غالباً -مگر بعضی از آنها- نسبت به امیرالمؤمنین با چشم خصومت و بغض و حسادت نگاه میکردند. در این خانواده یک جوانی که پسر عبداللَّه بن ‌عروة بن‌ زبیر است، از روی جوانی یک روز در حضور پدر خود مشغول مذمّت امیرالمؤمنین شد. پدر با این‌ که خودش هم نسبت به امیرالمؤمنین ارادتی یا بگوییم محبتی نداشت، اما دید این جوان خام و ناپخته‌ی خودش را خوب است قدری آگاه کند؛ در محیط خلوت خانه به طور خصوصی. آن روزها کسی جرأت نمیکرد در عَلَن نامی از امیرالمؤمنین به‌نیکی ببرد. به پسرش گفت: پسرجان، یک چیزی را من به تو بگویم و او این است که هیچ چیزی را پیدا نمیکنی که دین ساخته باشد، به وجود آورده باشد و دنیا و دست دنیاطلبان بتواند آن را ویران کند. ممکن نیست. بِنایی که دین میسازد، این بنایی نیست که به‌وسیله‌ی دنیاطلبان قابل ویران شدن باشد. «وَ اللَّهِ ما بَنا الناسُ شیئاً إلاّ هَدّمَهُ الدّینُ» اما به‌عکس؛ هر چیزی که دست دنیاطلبان آن را به وجود بیاورد، بیگمان دین در مقام برخورد و اصطکاک با او اگر قرار بگیرد، آن را از بین خواهد برد. اما عکسش این‌جور نیست. اگر دین چیزی را ساخت، دنیاطلب‌ها نمیتوانند آن را از بین ببرند. بعد وارد اصل مطلب شد. گفتش که تو نگاه کن، ببین این بنیمروان -آن سلسله‌ای از بنی‌امیّه که آن روزها بر جامعه‌ی اسلام حکومت میکردند- گفت ببین این بنیمروان چطور بر روی منبرها و در همه‌ی اقطار دنیای تحت نفوذ خودشان نسبت به امیرالمؤمنین، نسبت به علی بن ‌ابی طالب، او گفت، عیب‌جویی میکنند و عیوب او را آشکار میکنند، ظاهر میکنند، هر چه به دهنشان می‌آید درباره‌ی علی میگویند. اما هر چه آنها بیشتر میگویند، امیرالمؤمنین چهره‌اش منوّرتر و در بین مردم محبوب‌تر میشود. «ألَمْ تَرَ إلَی عَلىٍّ کَیْفَ تُظهِرُ بَنُو مَرْوان مِنْ عَیْبِهِ وَ ذَمِّهِ وَ اللَّهِ لَکَأنّما یأخُذُونَ بِناصِیَتِهِ رَفْعاً إلَی السَّماءِ»
اینی که بنیمروان عیب علی را میگویند، مثل این‌که خدای متعال اثر عکس میدهد. گویی که علی را بلند میکنند و به آسمان میبرند و در کرسی آسمان علی را قرار میدهند از رفعت و شأن. هر چه بیشتر عیبش را میگویند، بالاتر میرود. اما مُرده‌ها و شخصیت‌های خودشان را بنیمروان با نام نیک، با تشکیل محافل و مجالس مدح و ثنا بزرگ میکنند؛ هر چه بیشتر از گذشتگان خودشان و مرد‌گان خودشان میگویند، مثل این‌که یک لاشه‌ی مرده‌ای، یک جیفه‌ای را هی بیشتر باد میکنند. تَعَفُّنشان بیشتر دنیا را میگیرد. «وَ ما تَری ما یَنْدِبُونَ بِه مَوْتاهُم مِن التَأبینِ وَ الْمَدیحِ وَ اللهِ لَکأنَّما یَکشِفونَ بِه عَن الْجِیَفِ»
این چیزی است که دشمن امیرالمؤمنین، آن خانواده‌ای که بنای بر بغض و حسادت به امیرالمؤمنین داشتند این‌جور می‌گفتند. یک جمله‌ای معروف است از خلیل‌بن‌احمد نحوىِ معروف که او میگوید که دوستان امیرالمؤمنین در طول مدتی برابر چند قرن از ترسشان مدایح امیرالمؤمنین را نگفتند و مکتوم نگهداشتند مدح امیرالمؤمنین را و فضائل او را. و دشمنان امیرالمؤمنین در طول چند قرن مدایح امیرالمؤمنین را مکتوم نگهداشتند از روی بغض و عداوتشان. فَظَهرَ مابَینَ هَذَینِ ما مَلَأَ الخافِقَیْنَ. دو تا کتمان نسبت به مدایح امیرالمؤمنین؛ یکی از روی ترس یکی از روی بغض، اما میان این دو کتمان آن قدر از فضائل امیرالمؤمنین بروز کرد که سرتاسر عالم را و میان مشرق و مغرب را گرفت.
این فضائل علی بن ‌ابی طالب است. یک اقیانوس بیکرانی است که از هر طرف وارد بشویم، از معنویات، از خصال روحی، از توجهات الهی و معنوی، از آن خصلت‌هایی که جز بندگان شایسته و صالح از آنها برخوردار نیستند، از روش اجتماعی، از خصلت‌های خانوادگی، از برخورد با ضعفا، از اداره‌ی امور کشور، از هر طرف امیرالمؤمنین را مورد ملاحظه قرار بدهیم، شگفتیها میبینیم؛ چیزهایی که چشم انسان را خیره میکند و هر چه هم انسان بیشتر میبیند، زمان بیشتر میگذرد، نسبت به شخصیت والای این عظیم بشریت «عظیم العُظَماء» بزرگ بزرگان، انسان بیشتر خاضع میشود.

...

درباره‌ی آن حضرت گفته‌اند: «قُتِلَ فی مِحْرابِ عِبادَتِهِ لِشِدَّةِ عَدْلِهِ» علی را عدلش به خاک و خون غلطاند. اگر امیرالمؤمنین میخواست عدالت را رعایت نکند، اگر میخواست ملاحظه‌کاری بکند، اگر میخواست شأن و مقام و شخصیت خودش را بر مصالح دنیای اسلام ترجیح بدهد، موفق‌ترین خلفاء میشد و قدرتمندترین و هیچ معارضی هم پیدا نمیکرد، اما امیرالمؤمنین شاخص حق و باطل است. اینی ‌که علی بن ‌ابی طالب را معیار و شاخص حق و باطل میدانند و هرکس دنبال علی است و علی را قبول دارد و میخواهد مثل او عمل کند، او حق است و هر که علی را قبول ندارد، باطل است، این به خاطر همین است،. به خاطر این است که امیرالمؤمنین لُبّ وظیفه، بدون ذره‌ای دخالت دادن مَنیّت و احساسات شخصی و منافع شخصی و خود، در آن راه و حرکتی که انتخاب کرده است. یک چنین شخصیتی است امیرالمؤمنین. لذاست که علی علیه‌السّلام میزان‌الحق است واقعاً.
این زندگی امیرالمؤمنین است. «و من الناس من یشری نفسه ابتغاء مرضات اللَّه». فقط در شهادت این بزرگوار نبود که یشری نفسه ابتغاء مرضات اللَّه. در لحظه‌ی مرگ نبود که امیرالمؤمنین جانش را در راه خدا داد؛ در طول عمر، امیرالمؤمنین همواره جانش را در راه خدا داد. خودیها را رها کرد و سختیها و محنت‌های بسیاری هم امیرالمؤمنین کشید.

بخشی از بیانات حضرت آیت الله العظمی امام خامنه ای در خطبه های نماز جمعه در تاریخ ۱۳۶۸/۰۲/۰۸

منبع تصویر: سایت عصر انتظار | www.asr-entezar.ir

۰ نظر