بِسْمِ اللَّهِ قاِصمِ الجَّبارینَ مُبیرِ الظّالِمینَ

نشانی:

ایران - تهران

برقراری ارتباط با ما از مسیرهای زیر :

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «شورای نگهبان» ثبت شده است

خیلی مهم و حیاتی ؛ همه ببینید و به دیگران هم نشان دهید

خیلی مهم و حیاتی ؛ همه ببینید و به دیگران هم نشان دهید

سالروز قتل عام دانشجویان شیعه توسط داعش آمریکایی سعودی

دوستان لطفا با توجه و دقت ببینید و گوش کنید:

مثلث شوم رسانه های سعودی، لندنی و آمریکایی علیه انتخابات ایران؛ جنگ خیابانی، براندازی و تجزیه خاک ایران پروژه مشترک این ائتلاف!
ایران تنها کشوری است که دیگر دولت ها برخلاف قوانین صریح بین المللی، اینگونه به خود اجازه می دهند تا با استفاده از بازوها و پیاده نظام های رسانه ای خود در انتخاباتش مداخله کنند و نقشه علیه تمامیت ارضی آن بکشند!

«تنها» التماس امام خمینی به ملت ایران
امروز مملکت ما غرب‌زده است که از زلزله‌زده بدتر است!
من التماس می‌کنم به ملت ایران، من دست ملت ایران را می‌بوسم!
این غرب‌زده‌ها را کنار بگذارید! عده‌شان خیلی زیاد هم نیست، ادعایشان زیاد است!
۴۰ سال از تنها التماس امام به ملت می‌گذرد،...

پیوند مستقیم دریافت ویدیو اول

پیوند مستقیم دریافت ویدیو دوم

پیوند مستقیم دریافت صوت

توضیحات نقاشی:

سالروز ‎کشتار اسپایکر (۲۰۱۴) به دست داعش در این فاجعه قریب به ۲۰۰۰ نفر از دانشجویان ‎شیعه قتل عام شدند اجسادشون رو به دجله انداختند ... (نقاشی از هنرمند عراقی: عمار سالم الرسام)

۰ نظر
تاریخ: راهبردهای اصلاحات

تاریخ: راهبردهای اصلاحات

حدود یک سال قبل از وقوع حادثه کوی دانشگاه یعنی در آذرماه ۷۷ سعید حجاریان در مصاحبه‌ای مطبوعاتی با روزنامه ایران از عملیاتی صحبت می‌کند و از آن به عنوان «فتح سنگر به سنگر تا رسیدن به فرماندهی» یاد می‌کند. مانور رسانه‌ای این سناریو با ایجاد آشوب و التهاب در جامعه توسط روزنامه‌ها همچنان ادامه دارد تا اینکه منجر به حادثه کوی دانشگاه تهران می شود. (منبع: مرکز اسناد انقلاب اسلامی)

آیت الله وفسی (استاد اخلاق) درباره این این راهبرد دوران اصلاحات (دوران ریاست جمهوری محمد خاتمی) برای خروج از نظام چنین می گوید:

فتح سنگر به سنگر - تئوری های دوران اصلاحات

  

آن چه در ادامه می خوانید بخش هایی از چند گزارش مرکز اسناد انقلاب اسلامی است.

تلاش برای ضربه زدن به نهادهای انقلابی
یکی از زمینه‌های فتنه ۱۸ تیر، تضعیف نهادهای انقلابی توسط دشمنان بود. به گفته دبیرکل اسبق اتحادیه انجمن‌های اسلامی دانشجویان مستقل: «در اتفاق سال ۷۸ استراتژی دوگانه‌ای را آقای حجاریان به عنوان لیدر اصلاح‌طلبی طرح کرد که "فتح سنگر به سنگر" و "فشار از پایین و چانه‌زنی از بالا" عناوین این دو استراتژی بود. فتح سنگر به سنگر به این معناست که اصلاح‌طلبان توانستند دولت را فتح کنند و باید گام‌های بعدی هم اتفاق بیفتد که فقط شامل مجلس نمی‌شود بلکه آنها معتقد بودند که استراتژی سطح سنگر به سنگر را پیش ببرند و حتما دستگاه‌های نظامی و امنیتی مانند سپاه، وزارت اطلاعات و ناجا یکی از موانع اصلی بود و پروژه قتل‌های زنجیره‌ای زمستان سال ۷۷ و کوی دانشگاه سال ۷۸ را می‌توان در این چارچوب بررسی کرد که مخاطب اصلی آن دستگاه اطلاعاتی-انتظامی و امنیتی بودند؛‌ دستگاه اطلاعاتی-امنیتی در قتل‌های زنجیره‌ای آسیب دید و دستگاه انتظامی در غائله کوی دانشگاه.» (بیشتر بخوانید)

 

ماجرای لوایح دو گانه

رئیس دولت اصلاحات، محمد خاتمی، در تاریخ ۸ شهریور ۱۳۸۱ به مناسبت هفته دولت در مصاحبه‌ای با خبرنگاران، خبر تهیه ۲ لایحه مهم «لایحه اصلاح قانون انتخابات مجلس» و «لایحه تبیین حدود وظایف و اختیارات رئیس جمهور» را داد. این لوایح به زودی به «لوایح دوگانه» یا «لوایح دوقلو» معروف شدند. تهیه این لوایح با پوشش گسترده رسانه‌ها همراه بود و آنان که از تصویب این لایحه در مجلس مطمئن بودند به حمایت از آن پرداختند.

بر اساس این لوایح، دو هدف اساسی دنبال می‌شد؛ اول، تغییر قانون انتخابات شامل حذف نظارت استصوابی شورای نگهبان و حذف اعتقاد و التزام کاندیداهای مجلس به اسلام و ولایت‌فقیه و دوم، لایحه تبیین حدود وظایف و اختیارات رئیس جمهور مبنی بر نظارت بر انتخابات مجلس و دخالت و اشراف بر محاکم قضایی و رأی دادگاه‌ها. به دنبال آن، کار به جایی رسید که گروهی از نمایندگان مجلس ششم تهدید کردند در صورت عدم تصویب این لوایح توسط شورای نگهبان از حاکمیت خارج و لوایح را خط قرمز خود اعلام می‌کنند.
تئوریسین‌های دوم خرداد، بعد از بررسی‌های استرات‍ژیک، به این نتیجه رسیده بودند که کامیابی آنان در «فتح سنگر به سنگر» است
. یک بعد فتح سنگر به سنگر در ورود به مراکز مختلف نظام و تسلط بر آن‌ها بود، ولی این تئوری یک بُعد دیگر هم داشت و آن بی اثر کردن یکی پس از دیگریِ محافظان همان سنگرها بود کهالبته مانع و محافظ اصلی از نظر آنها، شورای نگهبان بود. احمد شیرزاد (عضو افراطی جبهه مشارکت) همبه این مطلب اذعان نمود و یکی از اهداف لایحه اصلاح قانون انتخابات مجلس را «حذف نظارت استصوابی» دانست.

ارسال لایحه به مجلس
لایحه اصلاح قانون انتخابات حدود یک هفته بعد به مجلس ششم رفت و طبق آیین‌نامه مجلس، برای بررسی تخصصی به کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس فرستاده شد. این کمیسیون در اقدامی کم نظیر در تاریخ قانون‌گذاری کشور، اینلایحه مهم را تنها طی چند دقیقه و بدون طرح نظرات موافق و مخالف تصویب کرد.
تهدید به خروج از حاکمیت
تناقضات مختلف این لایحه با اصول قانون اساسی، رد شدن آن را در شورای نگهبان قطعی کرده بود و لذا طیف مذکور پیشاپیش (یعنی حتی قبل از طرح شدن موضوع در مجلس) شروع به جوسازی در رسانه‌ها و تهدید نظام کردند ... (شرح رخداد را از این جا بخوانید)

 

«جنبش همبستگی»؛ الگویی فراتر از «انقلاب مخملی»
با نزدیک شدن به انتخابات سال ۱۳۸۴ زمزمه‌های انقلاب رنگی و مخملی در میان نظریه‌پردازان اصلاحات شنیده می‌شد. آنها معتقد بودند با انتخابات مجلس هفتم که اصولگرایان به مجلس راه یافتند «آخرین میخ به تابوت اصلاحات کوبیده شد». با وجود این، سعید حجاریان معتقد بود انجام انقلاب رنگی در ایران در حال حاضر مقدور نیست. زیرا انقلاب رنگی به سه شرط بستگی دارد که هیچ‌کدام از آنها در ایران محقق نشده است: جامعه مدنی قوی، بروز شکاف عمیق در دولت و تصرف بخشی از کشور توسط اپوزیسیون قوی.
اما به تدریج سخن از «جنبش همبستگی» به میان آمد تا جایی که کاندولیزا رایس، وزیر خارجه وقت ایالات متحده نیز در روز ۲۶ بهمن ۱۳۸۴ ضمن سخنرانی در کنگره خواستار توجه ایرانیان به شیوه عمل سیاسی «جنبش همبستگی» لهستان شد. توجه به الگوی جنبش همبستگی در میان نظریه‌پردازان داخلی همسو با اصلاحات نیز طرفدار داشت. رامین جهانبگلو، از نظریه‌پردازان انقلاب مخملی در ایران، چه پیش از حوادث سال ۸۸ و چه در سال‌های پس از آن «جنبش همبستگی» لهستان را الگوی مناسب برای ایران می‌دانست. اما از همه مهم‌تر سعید حجاریان بود که آن را گمشده روش مورد نظر خود می‌دانست. زیرا او معتقد بود نظریه «فشار از پایین و چانه‌زنی از بالا» چنانکه باید و شاید در میان اصلاح‌طلبان جانیفتاد و وی باید بیش از این بر روی نظریه مذکور کار کند. حجاریان معتقد بود در دوران اصلاحات «اساساً هیچ فشاری وارد نشد.» او تحقق کامل نظریه خود را با پیروی از الگوی جنبش همبستگی میسر می‌دانست.
به عبارت دیگر، تأکید بر جنبش همبستگی اقدام به براندازی با روش‌های نرم و از طریق «استحاله‌گری» بود. لذا تلاش می‌شد تا جای ممکن از سه پدیده «سرعت»، «خشونت» و «تظاهر به تقابل» دوری شود. چرا که امکان موفقیت تنها از این طریق حاصل می‌شد. از سوی دیگر، اصلاح‌طلبان پس از آنکه دولت را واگذار کردند، در دوره جدید که هم برخاسته از ضعف بود و هم چیزی برای از دست دادن نداشتند نسبت به گذشته راحت‌تر درباره انقلاب رنگی و پدیده‌های مبارزه اجتماعی سخن می‌گفتند و چنانکه حجاریان نیز بیان می‌کرد: «ما انکار نمی‌کنیم که می‌خواهیم بازگشت به قدرت داشته باشیم و می‌خواهیم کاملاً به همه قدرت بازگردیم نه بخشی از آن.»

منشور راهبردی و تسخیر ریزبدنه‌های جامعه
جبهه اصلاحات در دوران انتخابات دهم ریاست جمهوری برای جهت بخشیدن به فعالیت‌های سیاسی خود اقدام به جمع‌آوری اصول و روش‌هایی برای مبارزه سیاسی کرد که به «منشور راهبردی» مشهور شد. اساس این منشور دستیابی به ماکرو فیزیک قدرت (یعنی دولت و حکومت) از طریق میکروفیزیک قدرت (یعنی قدرت‌های کوچک و پراکنده جامعه) بود. این منشور راهبردی در عمل شباهت‌هایی به دو تئوری «فشار از پایین و چانه‌زنی از بالا» و «فتح سنگر به سنگر» داشت. اما این تفاوت مهم را نیز داشت که مرکز‌زدا و گروهک‌گرا بود، نه آنکه به یک ستاد مرکزی متصل باشد و به شیوه‌های سازمانی و تشکیلاتی عمل کند. منشور راهبردی، هدف را کسب قدرت هژمون در آینده معرفی می‌کرد و به این منظور روش‌های زیر را پیشنهاد می‌کرد: تسخیر میکروفیزیک قدرت، تسخیر جامعه مدنی از طریق سیاست‌های خرد و پراکنده، از طریق جنگ در هر موضع (هر زمان، هر مکان)، از طریق پیشتازی فرهنگی – اجتماعی، مستغرق شدن در جامعه مردمان، از طریق جذب دیگران، از طریق ایجاد مدیریت و سوار شدن بر امواج بحران؛ ایجاد گسست‌های کوچک و انقلابی ذره‌ای (مولکولی) بی‌پایان، از طریق مبارزه و مقابله با قدرت در محل اعمال.
چیزی هم که به همه این فرایند هویت واحدی می‌بخشید (در عین تکثری که داشت) و از وجود گسیخته آنان هویتی واحد، تحریک‌برانگیز، تشویق‌کننده و سرنوشت‌ساز ایجاد می‌کرد برگزیدن یک «نماد» بود تا آنان بتوانند همدیگر را پیدا کنند، مایه قوت قلب همدیگر باشند و مزاج جامعه را بسنجند. این نماد همان رنگ سبز بود. نماد سبز همان تسخیر میکروفیزیک قدرت بود که اینچنین عینیت می‌یافت. رنگ سبز می‌توانست تمام جنبش‌های خرد را تحت یک جنبش کلان گرد آورد و در آن از مذهبی‌ها که سبز را نماد سادات بودن می‌دانند تا گروه‌های محیط زیست و حتی همجنس‌گرایان یک‌جا جمع کند.

توسل به انقلاب رنگی
انقلاب رنگی را حد واسط اصلاحات و انقلاب می‌دانند. در پروژه انقلاب رنگی، نیروهای مخالف تلاش می‌کنند با گسترش روش‌های مبارزاتی و نافرمانی مدنی از استقرار دولت جدید جلوگیری کنند و با برگزاری یک انتخابات جدید دولت خویش را روی کار بیاورند. در انتخابات سال ۸۸ اصلاح‌طلبان پس از آنکه در یک رقابت سیاسی مردم‌سالارانه شرکت کردند و در آن شکست خوردند، روش خویش را تغییر دادند. از زمان معلوم شدن نتیجه آرای عمومی، به مانند آنچه که در الگوی انقلاب رنگی رخ می‌دهد، ادعای کاذب «تقلب» در انتخابات را مطرح کردند تا با این بهانه پروژه خویش را پیش ببرند.
در پروژه‌ای که سال ۸۸ در ایران توسط رادیکالیسم سبز به اجرا گذاشته شد از روش‌های زیر استفاده شد:
۱. انتشار بیانیه‌های تند و ساختارشکن در جهت عدم پذیرش نتیجه انتخابات،
۲. دعوت به تجمعات غیرقانونی و تهییج عواطف عمومی با اردوکشی‌های خیابانی،
۳. نامشروع جلوه دادن مراسم تنفیذ و تحلیف ریاست جمهوری،
۴. بهره‌گیری از روش تحصن و اعتصاب غذا،
۵. تحریک دانشگاهیان و نخبگان اجتماعی به نافرمانی مدنی،
۶. جعل خبر و تصویر برای تحریک عواطف جامعه،
۷. انجام پروژه کشته‌سازی و ایجاد فضای رسانه‌ای مسموم علیه جمهوری اسلامی.

اصلاح‌طلبان پس از آنکه روش‌های فراوانی را در دوره‌های گذشته و حتی انتخابات سال ۸۸ آزمودند و نتیجه نگرفتند در پیگیری پروژه انقلاب رنگی با شفافیت وارد مبارزه سیاسی شدند و این تجربه را نیز آزمودند که با استقرار دولت جدید در ۱۲ مرداد ۱۳۸۸ شکست آن را مشاهده کردند. لذا تحولات پس از این تاریخ را دیگر نمی‌توان با عنوان «انقلاب رنگی» مورد بازشناسی قرار داد، بلکه تحولاتی رادیکال‌تر و حتی انقلابی‌بود که در نهایت براندازی نظام جمهوری اسلامی و اصل ولایت فقیه را پیگیری می‌کرد. (بیشتر بخوانید)

۰ نظر